تجسمی آنلاین: شروینکندری: مهدی راحمی در نمایشگاه قطعات جاندار سعی در به نمایش گذاشتن جهان دیروز، امروز و آیندهایی نامعلوم دارد.
با توجه به آنچه در استیتمنت این مجموعه آمده و در روند اجرایی آثار مشاهده میشود یک وارونگی در جهان هستی به نمایش در آمده است.
در واقع مخاطب به هنگام ورود با آثاری مواجه میشود که از بزم و شادی سخن میگویند. بزم هایی که زیرساخت فکری و اجرایی در آن ها مفهومی دیگر را به تصویر میکشد. به عبارتی قطعات به هم چسبیده از بیجان های باجان و باجانهای بیجانی سخن میگوید که ریشه در تاریخ دارد.
آثار مهدی راحمی خارج از هرگونه آپارتاید و یا تفاوت جنسیتی بین زن و مرد پیش میرود. فضایی خنثی که گفتههای بسیاری با خود به همراه دارد.
گفتههایی که به ذهن و نگاه مخاطب جهت میدهد تا مجدد در تاریخ قدم بزند و این قدم زدن علاوه بر هنر، وقایع سیاسی و اجتماعی پیشآمده در جوامع گوناگون از گذشته تا به امروز، حتی آینده را شامل میشود.
به عبارتی مهدی راحمی هنرمندی فراتر از زمان خود است و این پیش روی به آینده نگری میرسد که آثار او گویای رخدادهای خارج از متنی است که پیش از آن کمتر مورد توجه قرار میگرفت.
مخاطب در آثار حاضر در این مجموعه شخصیت های شهیری همچون شکسپیر و دیگر نخبگان هنری و غیر هنری تاریخ ر ا میبیند که در کنار افراد امروزی به نمایش در آمدهاند. در ادامه نیز متوجه در کنارهم قرار گرفتن سبک های هنری مختلف است که گویی هنرمند بیشتر از کوبیسم، امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم برای بیان آنچه در ذهن دارد بهره بردهاست.
همانطور که در استیتمنت نیز به آن اشاره شده آثار در این مجموعه به شکل کلاژ رنگی به اجرا در آمده اند که ناخواسته یا خود خواسته مخاطب را به سفری در تاریخ هنر دعوت میکند که هرکدام از آثار موجود در این مجموعه برگی از آن را به تصویر و یا بازگو میکند. در این باز آفرینی بصری همه ی عناصر و عوامل موجود در آثار به نحوی بیانگر و نمایشگر دو فضای همزمانی هستند.
این همزمانی تا آنجا پیش میرود که مخاطب دچار یک درهم ریختگی از پیش تعیین شده توسط هنرمند خواهد شد.
در واقع هنرمند از این درهم ریختگی بصری بهرهمند شدهاست تا از بین رفتن مرز بین بودن و نبودن، داشتن احساس و نداشتن آن را به مخاطب آثار خود انتقال دهد.
برای درک بهتر رویداد پیش رو اثر فوق مورد تحلیل محتوایی و بررسی رویکردی قرار میگیرد. اگر اثر فوق به دو قسمت تقسیم شود مخاطب با دو فضای مجزا از هم اما از نظر معنایی متصل بهم مواجه میشود که هردو در وهله نخست بخش برقراری ارتباط بین انسان ها را نمایش میدهد.
در سمت راست تصویر زن سوار بر اسب مشاهده میشود که در حال تاخت و تاز است. با توجه به زنی دیگر که در پایین اثر در کنجی نشسته است یاد آور تغییرات و جنبش های فمینیستی است که قرن ها پیش در تاریخ کشورها رخ داده است.
علاوه بر این ها به این نکته اشاره دارد که تکنولوژی در آن زمان در چه حد و اندازهایی بوده است و در قسمت چپ تصویر مردی که در حال سیگار کشیدن است و گویی زنی که کنار او نشسته در دستان خود یک وسیلهایی شبیه به تلفن همراه امروزی دارد و در حال نشان دادن عکس یا مطلبی متعجب کننده در آن است.
درواقع زن در این اثر نمادی از زندگی است که انسان ها در دورانی سوار بر اسب به سیاحت میرفتند و امروزه همهی این اتفاقات در یک فضای مجازی صورت میگیرد.
دار و درختانی که به شکل یک فضای وهم آلود به تصویر در آمدهاند بیانگر تاثیرات تکنولوژی بر زندگی امروزه است و رفته رفته آدمی را در خود فرو میبرد و گاهی نیز میبلعد.
به عبارتی یک عمل بازنمایی از اتفاقی که امروزه در جوامع مختلف مخاطب با آن مواجه میشود صورت گرفته است که اشاره غیره مستقیم و گاهی مستقیم به یک زندگی ماشینی و غرق شدن در آن را دارد. از سویی دیگر نمیتوان منکر نابودی طبیعت از گذشته تا به امروز شد و در اثر فوق مخاطب اگر اثر را به سه قسمت تقسیم کند در سمت راست یک محیطی سرشار از دار و درخت و طبیعتی بکر میبیند که رنگها نیز در آن قسمت زنده تر هستند.
در بخش میانی که بیشتر به حال اشاره دارد، هنرمند از رنگهای خاکستری و یا خاکستری رنگی بهره بیشتری برده است تا تاثیرات تکنولوژی را بر زندگی و جامعه امروزی بیش از پیش به نمایش در آورد و یک فاجعه اجتماعی که در پس آن آلودگی محیط زیست و از بین رفتن طبیعت های بکر است را به نمایش گذارد.
بخش سوم این تابلو که بیشتر به آیندهایی نه چندان دور بلکه نزدیک اشاره دارد. از تنهایی افراد صحبت به میان میآورد و سگ سفید روی میز نمایانگر وفاداری است که دیگر بین انسان ها نیست، همچنین فیگور مرد نشسته بر پشت میز به نحوی یاد آور نقاشی های پل گوگن است که گویی کلاژ رنگی از تاریخ هنر به نحوی صورت گرفتهاست تا به مخاطب این حس تاثیر پذیری بیش از پیش القا شود.
درختان موجود در پس زمینه ی این بخش نیز بیشتر به شکل یک خاطرهی دور افتاده از ذهن نقش آفرینی میکند که در حال محو شدن است و تخریب آن توسط دست بشر صورت گرفتهاست.
همانطور که هنرمند به قلم خود در استیتمت آورده است:
قطعاتی شدهاییم که همچون کلاژ ناموزون در هم میلولیم و تنها وجه اشتراکمان جاندار بودنمان است.
با توجه به آنچه در استیتمنت آمده و تا به اینجا به آن پرداخته شده است. در آثار مجموعه قطعات جاندار مهدی راحمی از طریق ضرب قلم، رنگها، خط و دیگر عناصر بصری سعی در برقراری ارتباطی مستقیم با مخاطب خود دارد. از این رو تمامی المانها چه شهری و چه روستایی به یک خاطره بازی گاهی مثبت و منفی میپردازند. این که چه بود و چه شد در ذهن مخاطبان نقش میبندد و گاهی نیز خود را در آن محفل میبینند. به عبارتی دیگر یک عمل همزاد پنداری صورت میگیرد که حاصل آن درک بهتر و هشداری است که پیام تصویری آثار این مجموعه است. در مجموعه قطعات بیجان آثار به روش رنگ روغن و آکرولیک بر روی بوم به شکل یک کلاژ رنگی اجرا شده است.
نمایشگاه انفرادی مهدی راحمی با عنوان "قطعات جاندار" از تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۳ تا تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳ در گالری باشگاه به آدرس: خیابان کریمخان، خیابان حسینی، کوچه۱۲، پلاک۱۳، طبقه سوم برگزار است.