به گزارش تجسمی آنلاین، تندیس فردوسی در میدان فردوسی، تندیس یعقوب لیث صفاری در زابل، تندیس خیام در پارک لاله تهران، تندیس نادرشاه افشار در آرامگاه نادرشاه در مشهد و طرح چهره ابوعلی سینا از کارهای برجستهٔ وی هستند.
در سال ۱۳۹۴ فیلم مستند سرآمد به کارگردانی سید هادی موسوی دربارهٔ وی ساخته شد. این فیلم مستند همزمان با مروری بر زندگی و آثار هنرمند، داستان بازگشت مجسمه امیر کبیر به ایران را روایت میکند.
این فیلم در هشتمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی فجر و در مراسم یکصد و بیستمین سالگرد تولد استاد صدیقی در سینما تک موزه هنرهای معاصر ایران به نمایش درآمد.
ابوالحسنخان صدیقی در سال ۱۲۷۶ خورشیدی در محلهٔ عودلاجان تهران به دنیا آمد. پدرش میرزا باقرخان صدیقالدوله پسر میرزا محمدرضاخان صدیقالدوله از اهالی نور مازندران بود، مادرش ملکه خانم از شاهزادگان قاجار و ملقب به شاجان. این خانواده سالها پیش از زاده شدن ابوالحسن به تهران آمده بودند و ساکن عودلاجان شده بودند که آن زمان از مناطق اعیاننشین پایتخت بود.
ابوالحسن در هفت سالگی به مدرسهٔ اقدسیه رفت که از مدارس جدید بود و سعیدالعلمای لاریجانی آن را بنیان گذاشته بود. پس از پایان آموزش ابتدایی، برای ادامه تحصیل به مدرسهٔ آلیانس رفت و در آنجا بدون اینکه استادی داشته باشد آغاز به نقاشی کرد؛ نقاشیهای او روی دیوارهای مدرسه اعتراض مدیران مدرسه را در پی داشت.
هرچند خانواده اشرافی او آرزوهای دیگری برایش میپروراند و پدرش مایل نبود که فرزندش به نقاشی روی آورد، اما علاقهٔ بیش از اندازه ابوالحسن به نقاشی و طراحی او را بر آن داشت تا درس را در سال پایانی مدرسه رها کند و همراه دوستش علیمحمد حیدریان نزد کمالالملک غفاری برود و در کلاس او در مدرسهٔ صنایع مستظرفه حاضر شود.
پس ازسه سال تحصیل درسال ۱۲۹۹ با درجهٔ ممتاز دیپلم گرفت و درهمان مدرسه بهعنوان آموزگاربه آموزش هنرجویان پرداخت. شاگرد برجستهٔ اوعلیاکبر صنعتی در مورد این دوران مینویسد: [ابوالحسن] «... درکار هنرآفرینی آنچنان خوش میدرخشدکه به روایت مرحوم اسماعیلخان آشتیانی، آقاکمالالملک اغلب ازسر طنز و تشویق شاگرد، اورا آمیرزا ابوالحسنخان رقیب صدا میکرد!»
میل مبهم درونی صدیقی را به سوی مجسمهسازی میکشاند و درحالی که در آن زمان هیچ استاد مجسمهسازی در ایران وجود نداشت و در هیچکجا از جمله مدرسهٔ صنایع مستظرفه آموزش داده نمیشد، او در سال ۱۳۰۱ با وسایلی ابتدایی مجسمهای گچی از نیمتنه کودکی میسازد و به کمالالملک عرضه میکند. کمالالملک با دیدن مجسمه متوجه استعداد صدیقی که اکنون دیگریکی از آموزگاران نقاشی در مدرسه بود میشود و گلخانه مدرسه را تبدیل به کارگاه مجسمهسازی میکند وصدیقی ضمن آموزش دادن نقاشی به تجربهاندوزی درزمینهٔ مجسمهسازی میپردازد و با خواندن کتابهایی که کمالالملک از اروپا با خود آورده بود تا اندازهای با جنبههای نظری مجسمهسازی نیز آشنا میشود.
پس از آنکه چندین مجسمهٔ گچی میسازد و طی دو سه سال توانایی بایسته را پیدا میکند روزی از کمالالملک میخواهد که امکان ساختن مجسمهای از سنگ را برای او فراهم کند؛ کمالالملک نخست مخالفت میکند وامکانات و تجربهٔ صدیقی را کافی نمیداند اما سرانجام میپذیرد و هزینهٔ خرید سنگ را تقبل میکند.
صدیقی از روی عکسی از مجسمهٔ ونوس میلو کار ساختن مجسمه ونوس را آغاز میکند و سرانجام در سال ۱۳۰۴ کار این مجسمهٔ سنگی به پایان میرسد. کمالالملک که متوجه استعداد کمنظیر شاگرد خود میشود، او را به همراه مجسمهٔ سنگی ونوس میلو به حضور احمدشاه میبرد.
در این دیدار احمدشاه پنجاه تومان که در آن زمان پول زیادی بود به کمالالملک میدهد و مقرری ماهانهای به مبلغ ۲۰تومان برای پیشبرد، و تداوم کارهای صدیقی برای وی تعیین میکند؛ و کمالالملک نیز سرپرستی کارگاه تازه تأسیس شدهٔ مجسمهسازی مدرسه صنایع مستظرفه را به او میسپارد.
در این دوران او مجسمههای بسیاری میسازد از جمله:مجسمهٔ گچی فردوسی، مجسمههای نیمتنه و تمام قدامیرکبیر، مجسمه ابوالقاسم، مجسمهٔ الیاس دورهگرد و دلاک حمام. ماندگارترین مجسمهٔ این دوران، که در سال ۱۳۰۵ ساخته شدهاست، مجسمهٔ سیاه نیزن (حاج مقبل) است که از گچ فرنگی پتینه شده ساخته شدهاست و ارتفاع آن ۹۳ سانتیمتر است و هماکنون در موزه هنرهای ملی نگهداری میشود.
در سال ۱۳۲۹ صدیقی به انجمن آثار ملی پیوست. در این دوران او چهرهنگاری از مشاهیر علمی و ادبی ایرانی را به انجام رساند و مجسمههای ماندگاری از این مشاهیر ساخت. چهرهنگاری از سعدی، بوعلی سینا، فردوسی و حافظ حاصل این دوران است.
او سرانجام در سال ۱۳۴۰ از دانشگاه تهران بازنشسته شد، اما تمام هم و غم خود را به مجسمهسازی اختصاص داد. با سفر به ایتالیا موفق شد مجسمههای ماندگاری درایتالیا بسازد.
مجسمه نادر و همراهاش در آرامگاه نادرشاه مشهد و مجسمه فردوسی در میدان فردوسی تهران و مجسمه خیام پارک لاله تهران هم حاصل این سالهاست.