به گزارش تجسمی آنلاین، جوزفین نیویسون برای رشد و تعالی هنر ادوارد هاپر فداکاریهای زیادی کرد. او زمانیکه با ادوارد هاپر در سال ۱۹۲۴ ازدواج کرد، خود نقاشی شناخته شده و متبحری بود.
آثار آبرنگ جوزفین در آن دوره حتی برای نمایش در موزه هنر بروکلین پذیرفته شد و در کنار آثار هنرمندان برجستهای همچون Georgia O’Keeffe و John Singer Sargent به نمایش درآمده بود.
این در حالی بود که در همین زمان ادوارد هاپر چندان در محافل هنری شناخته شده نبود و بیشتر در صنعت چاپ و تصویر گری مشغول فعالیت بود. ولی آوازه هنری جوزفین بعد از ازدواج با هاپر، رو به افول گذاشت و او مانند شمعی برای بالندگی شهرت و هنر ادوارد هاپر سوخت.
برای همین، شخصیت فداکارانه و رئوف جوزفین در زندگی طولانی (۱۹۶۷-۱۹۲۴) و تا حد زیادی یک طرفهای که تا آخر عمرش با ادوارد هاپر داشت و اینکه آنها صاحب هیچ فرزندی نشدند، کاملا مشهود است. به طور کلی، موفقیت هنری هاپر را باید تا حد زیادی مرهون ار خود گذشتگی همسرش جوزفین دانست.
جوزفین در تقریبا نیمی از نقاشیهای هاپر به عنوان مدل مورد استفاده قرار گرفته که این خود از منظر برخی محققان به دلیل حساسیت ویژه جوزفین روی هاپر و نشان از حس عمیق وفاداری و حسد زنانه او نسبت به اینکه هاپر زنان دیگری را برای نقاشی هایش به عنوان مدل استفاده کند، دارد.
برخی محققان نیز استفاده هاپر از همسرش به عنوان مدل نقاشی را به شخصیت مقتصد و صرف جوی هاپر نسبت میدهند. در این خصوص، هاپر به لطف داشتن همسری همیشه همراه و فداکار که حاضر بود درهر شرایطی به عنوان مدل نقاشیهایش ایفای نقش کند، دیگر نیازی به پرداخت هزینه برای در اختیار گرفتن مدل نداشت.
ادوارد هاپر (۱۹۶۷-۱۸۸۲) از نقاشان واقعگرای امریکایی است که بر طیف وسیعی از هنرمندان سبک پاپ و واقعگرای دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ تاثیر پررنگی گذاشت.
نقاشیهای هاپر گویی راوی مکان یا زمانی مجهول و حامل حسی عمیق از تنهایی، عزلت، دور افتادگی، خود گریزی و بیگانگی از زندگی مدرن هستند. در اغلب آثار او، انسانی تنها در حال غوطه خوردن و تفکر عمیق به تصویر کشیده شده است.
سوژههای نقاشی هاپر عمدتا تنها در محیطی خلوت و غریب با پنجرههای بزرگ و عریض (کنار دریا، کافه، هتل، اتاق و…) یا در فضای باز هستند. انسانهای محزون در نقاشیهای هاپر گویی در شهرهایی بزرگ و مدرن ولی خالی از سکنه به تنهایی و تعمقی ابدی محکوم شدهاند.
جالب توجه است که سوژهها و موضوعات نقاشیهای هاپر قرابت زیادی به دوران کرونایی امروز ما دارد. انسانهایی بالاجبار در قرنطینه مانده که با حسرت از پنجرهها به شهر خالی شده و کم تردد بیرون نگاه میکنند و آرزوی لحظهای بازگشت به زندگی طبیعی اجتماعی پیشین خود را دارند. به قول جاناتان جونز، گویی که ما اکنون در نقاشیهای هاپر زندگی میکنیم.
هاپر را به راستی باید نقاش مضمون تنهایی که یکی از چالشهای بزرگ قرن بیستم است (به خصوص قرن نوظهور اخیر)، دانست.
در نقاشیهای هاپر نه تنها افراد عمیقا جدا افتاده از متن جامعه و ملول هستند، بلکه حتی مناظر و موقعیتهایی همچون ساختمانها و برجها با پنجرههای بزرگ شیشهای بلند و خالی از سکنه، پمب بنزینی در فضایی مجهول و غریب (تصاویر ۱ و ۲)، زن یا مردی تنها که در تختش نشسته و گویی نگاهش برای ابد به فضای مجهول و لایتناهی بیرون خیره شده است، مردی که در یک کافه یا رستوران تنها یا جدای از بقیه نشسته، یا زنی که در قطار در عزلت کامل نشسته، همگی برانگیزنده حس بیگانگی و اعتزال ژرف سوژهها و مکانهای غریب و مجهول نقاشیهای ادوارد هاپر هستند.