به گزارش تجسمی آنلاین، فیلمسازان اغلب از آثار هنری الهام میگرفتند و کارهای هنرمندان بزرگ در انتخاب همه چیز از پالت رنگی تا ساختار تصاویر و سکانسها آنها را راهنمایی میکردند. مثالهای متعددی از کارگردانها وجود دارد که با سکانسهایی از فیلمهای خود، یادآور آثار هنرمندان نامداری مثل ساندرو بوتیچلی، لئوناردو داوینچی و ونسان ون گوگ بودهاند.
در روزهای نخست هنر هفتم، این تلقی وجود داشت که مدیوم سینما باید از دیگر اقسام هنر متمایز باشد. این تفکر مبتنی بر نمایش تصاویر انتزاعی به شکلی خاص بود تا پاسخ احساسی درخوری را برانگیزد. کارگردانهای فیلمهای صامت نمیخواستند تنها به میاننویسها متکی بمانند. آنها طالب این بودند که تنها با ارائهی تصاویر داستان خودشان را روایت کنند.
به همین دلیل، نقاشیها به منبع الهام مهمی برای بسیاری از کارگردانها تبدیل شدند و کارگردانها با ترسیم تصاویر مشهور در فیلمهای خود، این آثار را عملا بازآفرینی میکنند. شاید کارگردان و نقاش با ابزارهای متفاوتی دست به خلق اثر خود بزنند، اما عملا خلق این آثار به نتیجهی واحدی منتهی میشود: رهنمونکردن مخاطب خودشان به جهانی که در چارچوب یک قاب نهفته است.