به گزارش تجسمی آنلاین، پل مدلِ لوسین فروید و زمانی معشوق او بود، و شاید مشهورترین نقاشی فروید از او تابلوی «دختری با لباس راهراه» باشد.
سلیا فصلی از زندگی خود را با فروید گذرانده و نامش عمدتاً در کنار او میآید. بنابراین نوعی تغییر جایگاه در مسیر کاری او رخ داده: زمانی مدل بوده و نگریسته میشده اما رفتهرفته خود در جایگاه نقاشی نگرنده قرار میگیرد.
این تغییر جایگاه حتی در تابلویی از خود لوسین فروید هم پیداست: در نقاشی او با عنوان «نقاش و مدل» (۱۹۸۷) سلیا را میبینیم که دیگر زنی آرمیده نیست، بلکه نقاشی است که قلممو در دست دارد.
حال با توجه به نمایشگاههای اخیرش در گالری «ویکتوریا میرو» میتوان او را نقاشی مستقل دانست؛ نقاشی که نامی از خودش دارد و زیر سایهی نام فروید نیست.
سلیا پل از نسل سوم نقاشان موسوم به مکتب لندن است که تلاش کرده رگههایی از رئالیسم روانکاوانه را با درک شهودی خود از جهان بیامیزد.
مکتب لندن در نقاشی انگلستان از دو جهت حائز اهمیت است؛ از سویی نقاشی را در مسیری غیر از سنت نقاشی بریتانیایی قرار داد و از سوی دیگر در روزگار سلطهی هنرهای جدید، به فرآیند نقاشانه وفادار ماند و به آن پر و بال داد.
پل که از دانشآموختگان مدرسهی هنرهای زیبای اسلید است، فعالیت جدی نقاشانهاش را در دههی هشتاد زمانی که هنوز نقاشی فیگوراتیو محبوبیتش را از دست نداده بود آغاز کرد.
با شروع دههی نود و گرایش به گونههای هنری غیر از نقاشی، بخشی از جایگاه هنری خود را از دست داد ولی با مداومت سبک خود را دنبال کرد.