تجسمی آنلاین: شروین کندری: آناهیتا ابوترابی متولد سال ۱۳۵۷ در نیشابور است. او در مقطع کارشناسی رشته گرافیک از دانشکده فنی شریعتی فارقالتحصیل شدهاست. از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۸ به مدت ۱۰ سال مدرس رسمی هنرستانهای آموزش پرورش بود. از سال ۱۳۹۵ تا کنون چندین نمایشگاه گروهی و انفرادی در ایران و خارج از ایران داشتهاست.
در آثار ابوترابی که در نمایشگاهی انفرادی با عنوان "من آنم که نشانی ندارم" درگالری سهراب به نمایش گذاشته شده همچنین به مخاطب قدرت تصمیمگیری برای عمیق دیدن اثر انتخابی خود داده می شود. انتخابی که میتواند یک باد خروشان و یا وزش یک نسیم ملایم تعبیرشود.
در آثار آناهیتا ابوترابی ارتباط بین علت و معلول و گاهی سخن از فلسفه چرخهحیات ملاصدرا بی میان میآید که در آن همانطور که در آثار به خوبی مشهود است از کوچکترین ذره و عنصر شکل دهنده طبیعت تا بزرگترین آن هریک به تنهایی نقش مهمی ایفا خواهند کرد.
این نمایشگاه همهی جهان هستی را در ماهیتی نوین به شکل قابهای بصری به نمایش در میآورد. آنچهکه بی تردید مخاطب به هنگام ورود با آن مواجه میشود نمایشی متفاوت از طبیعتی ناب است که با رنگ روغن بر روی بوم اجرا شدهاست. فضاهایی که گاه به واقعیت نزدیک میشود و در مواردی به سمت و سوی آبستره هدایت میشود و در بعضی آثار ماحصل آن یک برخور انتزاعی با رنگ و بوم توسط هنرمند است.
مخاطب به هنگام مواجه با آثار در اولین نگاه متوجه این خواهد شد که طبیعت موجود در این نمایشگاه مثل یک زنجیرهی مدور عمل میکند و طبیعتهای به تصویر در آمده مملوء از رموز بی پایانیست که برای درک بهتر آنها به دیدن زیرساختهای وجودی از دیدگاه دیگری نیاز است. اینکه این نوع نگاه جزو ملزومات اولیه به حساب میآید. ناخودآگاه ذهن مخاطب را برای درک بهتر و کشف پیش آمدهایی که گاه زیبا هستند و گاه پرده از آن بر میدارند درگیر خواهد کرد. وسعت زیبایی در طبیعت و اسرار نهفته در آن دو مقولهی جدا نشدنی از هم هستند که شور و اشتیاق وصف ناپذیری در انسان ایجاد میکنند.
در استیتمنت نمایشگاه به قلم خود هنرمند آمدهاست: حکایتیاست زندگی، گاهی تلالوِ قرص ماه، گاهی ظلمتِ شب، گاهی خشخشِ علفهای هرز، گاهی دشتی حاصلخیز، گاهی ابرِ خاکستری بیباران، گاهی غرشِ تندر، گاهی بوتهایی سبز در زیر برف، گاهی درخششِ نور آفتاب و گاهی... نِشان بی نشان.
در نمایشگاه فوق مخاطب با نمایی از چهارفصل سال هجری شمسی روبرو میشود که در آن هیچ چیز تصادفی وجود ندارد. همهی علائم ها و شمایل ها کاملا معنا دار در اثر نقش آفرینی میکند این به آن معناست که خشم و هیاهوی پیش آمده در یک فضای برفی و ادغام آن با موج انفجار یک بهمن در پس زمینه یا پیچش و رقص درختان در باد بهاری یک تناقض بصری را ایجاد کردهاست، همچنین به مخاطب قدرت تصمیمگیری برای عمیق دیدن اثر انتخابی خود را میدهد.
انتخابی که میتواند یک باد خروشان و یا وزش یک نسیم ملایم تعبیر آن باشد. برخورد هنرمند با ضرب قلمها و رنگهای سرد و گرم در مواردی خنثی به گونهایی استکه گویی بازدیدکننده آثار را به دنیای دیگری از طبیعت برای شناخت ناشناختههای زیرساختی و معنایی آن دعوت میکند، این درست همان بعد فلسفی است که به ارتباط بین علت و معلول میپردازد و گاهی همانطور که پیشتر گفته شد، سخن از فلسفه چرخهحیات ملاصدرا به میان میآورد که در آن همانطور که در آثار به خوبی مشهود است از کوچکترین ذره و عنصر شکل دهنده طبیعت تا بزرگترین آن هریک به تنهایی نقش مهمی ایفا خواهند کرد و هنگامی که در کنار هم یا در تعامل باهم هستند معنای کاملی به خود میگیرند و پرده از رموز آن برداشتهمیشود.
علاوه بر همهی این موارد نمیتوان منکر وجود نگاه و ردپای هنرمندان بزرگ ایرانی در آثار وی شد که نشان از درک درست و بازنگری این هنرمند جوان در درک هنر اساتیدی چون لاشایی شد. برای مثال در نمایش آثار بهاری درختان، گاهی نحوه برخورد با جرم رنگ و از سویی دیگر بر خورد نقاشانه وی با عواملی همچون خطهای موجود و رها سازی، کنش و واکنش شکل گرفته صحبت از نگاه آبستره و تاحدودی اکسپرسیو یعقوب پور و لاشایی به میان میآورد.
نمایشگاه نقاشیهای آناهیتا ابوترابی با عنوان من آنم که نشانی ندارد از تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۲ تا تاریخ ۲۳ آبان ۱۴۰۲ در گالری سهراب به آدرس: خیابان سمیه، قبل از رامسر، شماره۱۴۲ برگزار است.
عکس: مجتبی رستمی