تجسمی آنلاین، شروینکندری: به تازگی فراخوانی با عنوان واکاوی توسط گالری آرتیبیشن در جهت حمایت و پیشبرد هنرمندان جوان و پیشرو برگزار شدهاست. پروژهی استعدادیابی «واکاوی» رویدادی هنری است که فرصتی را پیشروی هنرمندان ایرانی قرار میدهد تا آثار خود را در عرصهی هنر ارائه کنند. گالری آرتیبیشن در نظر دارد تا با برگزاری رویدادی هدفمند و مستمر در جهت حمایت از هنرمندان جوان در جامعهی هنری ایران تاثیر گذار باشد و در حذف موانع پیش روی هنرمندان مستعد گامی بردارد. از دیگر اتفاقات و برنامههایی که یکی از اهداف اصلی فراخوان واکاوی است میتوان به حمایت از استعدادهای جوان، نوجوان و کمتر شناختهشده، ایجاد فضای سالم رقابتی، ارزیابی و معرفی ایدههای معاصر، اشاعه هرچه بیشتر فرهنگ و هنر در جامعه، حذف بخشی از موانع پیش روی هنرمندان نوظهور و تلاش برای ایجاد بازار فروش آثار هنرمندان جوان اشاره کرد.
پروژه به صورت یک فراخوان عمومی از تمامی هنرمندان و دانشجویان هنر دعوت کرد تا آثار و رزمه خود را در وب سایت پروژهی واکاوی بار گذاری کنند تا بتوانند در این فراخوان شرکت کنند. پس داوری در مرحله اول آثار به مرحله دوم را پیدا میکند. داوری آثار در پروژهی واکاوی در بخش نقاشی توسط علی ندایی و مهرداد ختایی و در بخش مجسمه با نظر و نگاه خانم مونا پاد انجام گرفتهاست. در پایان فراخوان، آثار در فضای آنلاین و حضوری گالری آرتیبیشن به نمایش عموم در میآیند و در پروسه تبلیغات برای فروش قرار میگیرند.
به بهانهی این رویداد هنری تجسمی آنلاین گفتگویی با سه داور این فراخوان داشتهاستکه نقطهنظرات ارزشمندی حاصل آن بودهاست.
تجسمی آنلاین- باتوجه به اینکه چند دهه اخیر دانشکدههای هنر در عرصه معرفی هنرمند به جامعه و به جامعه هنر خیلی موفق نبودند، به عبارتی ملموس تر مثل دهه های سی، چهل و پنجاه هنرمندان باسطح بالا از دانشکده هنر بیرون نیامدند، بهتر نیست که فضای ارتباطی مارکتینگ و گالریهای خصوصی با دانشگاهها بیشتر شود؟ و آیا این قبیل جشنوارهها و فراخوان ها مثل واکاوی می تواند پل ارتباطی با دانشگاهها و دانشجویان در مارکت هنر باشد؟
علی ندایی: اگر دانشگاههای هنر در معرفی هنرمند به جامعه و به جامعه هنر خیلی موفق نبودند به این خاطراست که بروکراسی اداری در آن دانشکده بیشتر از امکانات هنری آن است. اساسا چنین ارگانهایی نباید درگیر مسائل اداری شوند و البته موارد تاثیرگزار دیگری هم وجود دارد، برای درک بهتر این مساله میتوان به تفاوت روند تحصیلی هنرآموزان از مقطع هنرستان تا دانشگاه در ایران و کشورهای خارجی پرداخت. درواقع آن نظم و ترتیبی که در برنامه تحصیلی کشورهای دیگر است، ابتدا مقطع دبیرستان، سپس کالج و درنهایت دانشگاه در ایران وجود ندارد و به این شکل اجرا میشود که بعد از اتمام دورهی تحصیلی متوسطه، شخص میتواند مستقیم به دانشگاه برود. در این میان یک خلاء دورهایی و زمانی وجود دارد که یکی از دلایل نداشتن خروجی خوب و حرفهایی در دانشگاههای هنر محسوب میشود. در ادامه این مورد را باید در نظر داشت که دو دیدگاه مثبت و منفی، مخالف و موافق هم در دنیای هنر جریان سازاست که گاهی یکی مانع پیشرفت دیگری میشود. بهتر است به جای این کِش مَکشها بر سر قدرت، جریانهای هنری با کیفیتتری ایجاد شود که خروجی آن بازخورد بهتری خواهد داشت. برای مثال میتوان به حراج تهران اشاره کرد، نزدیک به دو دهه است که عالی کار میکند و از جمله عواملی محسوب میشود که به ارزش آثار هنرمندان از لحاظ مادی و معنوی افزودهاست. باتوجه به مزایایی که دارد قطعا معایبی هم در پی آن است، بطور مثال پیشرفت هنرمندان در حراجیها باعث شد که دانشگاهها ورودیهای بیشتری بگیرند و خروجیهای هنر زیادتر از قبل شوند و بیشتر این خروجیها بعد از اتمام دوره تحصیلشان نمیدانند که باید چهکار کنند.
مهرداد ختایی: فرخوانهای گالری ها هیچ ارتباطی با دانشگاهها ندارد. در حدود 23 سال است که در دانشگاه هنرهای زیبا تهران تدریس میکنم و در دانشگاههای مختلف دیگری از جمله دانشگاه بینالمللی کیش، الزهرا و ...مدرسبودهام. شاهد عینی این مساله استکه هرسال وضعیت دانشگاهها بدتر از قبل میشود و تنها یک دلیل بارز دارد، سیاست کلی دانشگاهها بهشکلی پیش میرود که اساتید خوب را یا نمیتوانند جذب کنند، یا در حفظ کردن این اساتید ناموفق هستند، اصلا شرایطش را ندارند. با نبود اساتید خوب طبیعی است که دانشگاههای هنر بازدهی خوبی نخواهند داشت و بار علمی دانشگاهها شدیدا پایین آمدهاست. در واقع زحمت جبران این کمبودها را آتلیههای شخصی و خصوصی بهدوش میکشند. وقتی دانشجو در زمینه های مختلف بصری، اجرایی و تئوری در دانشگاه احساس ضعف میکند، در آخر اقدام به یادگیری آنها در آتلیه های خصوصی و شخصی میکند. در ارتباط با مارکت و دانشگاهها، به طور قطع میتوان گفت در این بخش دانشگاه هیچ کارهایی نیست و دانشجویی که کار میکند، ارتباط مستقیم با گالری دارد و مبحث مارکت روندخودش را بین دانشجو و گالری دار طی خواهد کرد.
مونا پاد: تا زمانی که جامعه هنر بهصورت آکادمیک و کلاسیک حرکت میکرد، با اجتماع و پیرامونش در یک مسیر بود. بهطورکلی در تمام دنیا خروجی هنرمندان در دورهی مدرن از دانشگاهها بیشتر بودهاست، امازمانی که صحبت از دورهی پست مدرن به میان میآید، تفکر وارد دنیای هنر میشود، یعنی شکلهای مختلفی به خود میگیرد و آنقدر ترکیب شدهاند که بعضی از آنها را به سختی میتوان در دستهایی گنجاند. در دنیای امروز، هنر یک امر تجربی شدهاست. بنابراین داشتن خروجی خوب از دانشگاههایی که در عصر حاضر به روش آکادمیک و کلاسیک پیش میروند انتظار زیادی است. نهایت کاری که میتوانند بکنند این است که زبان مشترک هنر را به گروه خاصی آموزش دهند. به طور کلی دانشگاهها امروزه محل کشف خلاقیتها نیستند، محل آموزش زبان مشترک و مبانی هنر محسوب میشود.
2_ با توجه به اینکه پروژهی واکاوی اولین سال خود را در گالری آرتیبیشن آغاز میکند چه آینده ایی برای این فرخوان میبینید آیا قرار بر این است که در سالهای آینده هم تکرار شود؟
علی ندایی: در ایران این قبیل رویدادها بسیار متغیر هستند، برای مثال دوسالانه موزه معاصر، بینال و یا دوسالانهایی که برگزار میشد. حدود چندسال است که برگزار نمیشود و این اتفاق نه تنها در کشور بلکه در سرار دنیا به همین شکل است. اقدام گالری آرتیبیشن در مورد فراخوان واکاوی بسیار جالب بود و وقتی آثار ارسال شده فراخوان مورد بررسی گروه داورها قرار گرفت، با اینکه دوره اول بود، آثار بسیار خوبی ارسال شده بود.
مهرداد ختایی: طبق گفتوگویی که در جلسه با مدیریت گالری آرتیبیشن صورت گرفت برادشت من از حاصل آن این بود که سیاست گالری قرار بر دوسال یک بار برگزار شدن این فراخوان است، به عبارتی یک دوسالانه( بینال) خواهدبود. میتوان گفت صد در صد تاثیر مثبتی بر جامعه هنر دارد و در هر دوره بهتر و با کیفیتتر خواهد شد، اما یک شرط مهم برای ماندگار شدن دارد، با توجه به اینکه یک بخش خصوصی است با تدام این فراخوان در فضای تجسمی امروز و آینده نقش بسیار مهمی را میتواند ایفا کند.
مونا پاد: خود مجموعه آرتیبیشن با توجه به شرایط جامعه و مسائل دیگر دراین باره تصمیم نهایی را خواهدگرفت.
3_ از نگاه شما چنین فراخوانهایی دولتی باشند بهتر است یا به صورت خصوصی برگزار شوند، به طور کلی چه تفاوتی میان این دو اُرگان از لحاظ کیفیت اجرایی همچین فراخوان هایی وجود دارد؟
علی ندایی: مسالهایی که پیش میآید این است که آیا این قبیل رویدادها دغدغهی دولت است یا خیر؟ با توجه به سوابقی که دیده شده حتی در ورزش وقتی بخش خصوصی یک کاری را انجام میدهد موفقتر است.
بارها فراخوانهای دولتی هم گذاشته شده که جوایزی هم به شرکت کنندگان در آن دادهمیشود و مورد استقبال هنرمندان هم قرار میگیرد، اما یا داوریها خیلی منسجم نیست و یا سال بعداز آن دیگر برگزاری آن فراخوان تکرار نمیشود. در هر جنبش هنری در دنیا که ببینید متوجه خواهید شد در بخش خصوصی فراخوان را از همه جوانب مورد بررسی قرار میدهند و در سالهای بعد بسیار موفقتر عمل میکنند. جابجاییهایی که در مقام ریاست ارگانهای دولتی پیشمیآید و تفاوت طرز فکر و کار در هر دوره ریاست باعث میشود که یک فراخوان روندش را به درستی پیش نبرد. در بخش خصوصی اگر کسی همچین واکاوی میکند قطعا از سر دلسوزی است و با تمرکز تمام انرژی خود را صرف رویداد پیشرو خواهدکرد و این ثابت شدهاست که فراخوانهای خصوصی جواب بهتری گرفتهاند.
مهرداد ختایی: با توجه به حضور 22 ساله در فراخوان ها و جشنوارههای بینالمللی معتقدم که اکثر این بینالها با حمایت ارگانهای دولتی انجام میشود و اگرهم بخش خصوصی باشد، اسپانسرهایی دولتی مثل شهرداری شهر والنسیا در اسپانیا دارد. در ایران فضای همکاری و حمایتی کمی متفاوتتر است، چون مانند کشورهای اروپایی و خارجی ارگانهای دولتی حمایت گر بخش های خصوصی نیستند. از این رو است که بر این عقیده ام که فراخوانها در بخش خصوصی اگر تداوم داشته باشد قطعا موفق تر خواهد شد.
مونا پاد: امید به آن دارم که 100 ها فراخوان دولتی و خصوصی خوب در کشور برگزار شود. برای مثال فراخوانی برای پرترههای کلاسیک صرفا گذاشتهشود، از طرفی دیگر برای هنرمندان نوگرا فراخوانی برگزارشود. از سویی دیگر باید در نظر داشت که دولت فراخوانهای توسط زیباسازی، آموزشوپرورش میگذارد که خوب هستند و نمیتوان از آنها چشم پوشی کرد. به طورکلی هر بخش هنر یک قدرت، ارگان یا شخص را میخواهد که توانایی حمایت و هدایت آنرا داشته باشد. این اتفاق در کل دنیا زمانی که صحبت رشد هنر به میان میآید معمولا برعهدهی نوگراها، آوانگاردها و معاصرها است. در این قسمت اکثرا بخش خصوصی است که با سلیقه خودش از آنها حمایت میکند. در تمام دنیا رشد هنر در بخش خصوصی اتفاق میافتد. بایدها و نباید های کمتری دارد و آزادی هنرمند بیشتر است. در کل دنیا شهرداریها دربخش خصوصی با حمایت دولت در ارتباط با اثرهای هنری به فعالیت میپردازند. برای مثال میتوان به سازمان زیباسازی در شهرداری اشاره کرد.
4_ از آنجایی که در هنر از گذشته تا به امروز طیف اجرایی و سبکی گسترده و متفاوتی وجود دارد، انتخاب آثار بر چه اساس بود؟
علی ندایی: در داوری اثری که بیشتر از لحاظ کیفیتهای بصری شایسته برگزیده شدن بود انتخاب میشد. این به آن معنا است که در مجموعه آثار مخاطب با تنوع حضور سبک و روش اجرایی مواجه خواهد.
مهرداد ختایی:با توجه به تفاوت اجرایی آثار انتخاب شده در فراخوان واکاوی آثاری تجریدی، فیگوراتیو، آبستره و .... کارها کاملا در ژانرهای مختلف است. در داوری به این مورد توجه میشد که با تمام ضعفهایی که هنرمند اثر دارد، آیا آیندهی خوبی در این حیطه خواهد داشت؟ اتفاق شایانی در کارش افتاده است؟ خلاقیت در اثر او وجود دارد؟ آموزش پایه و اصلی هنر را دارد؟ به همهی این مسائل توجه میشد و بر این مساله محکم میایستد که آثار انتخاب شده کاملا متنوع و از کیفیت بالایی برخوردار هستند.
5_ با توجه به آنچه در توضیحات اولیه فراخوان واکاوی آمده است، پذیرفتگان در چه زمینه هایی قادر به همکاری باگالری هستند؟ برای مثال شرکت در نمایشگاه های گروهی؟
علی ندایی: برای رسیدن به پاسخ دقیقتر بهتر است با مسئولین گالری آرتیبیشن صحبت شود. آنها به این مسِاله خیلی متفاوتتر فکر کردهاند، قرار است که فرصتی به جواهای برگزیده داده شود و روی توانایی آنها کار شود، همچنین آثارشان در دنیای هنر معرفی و در نمایشگاههای داخلی و خارجی شرکت دادهشود، حتی برای حراج تهران معرفی و حمایت شوند. اینها یک سری امکانات خوبی هست که تا بحال به این شکل وجود نداشت. مثلا خانم پاد این گزینه را مطرح کردند که دو الی سه تا از پذیرفتهشدگان را در کلاس های خودشان به صورت رایگان آموزش میدهند، تا یک دوره حرفهایی را بگذرانند. ایدهی خیلی خوبی است و من هم این کار را انجام خواهم داد، درواقع استقبال میکنم. این یک سرمایه غیر نقدی برای منتخبین این فراخوان به حساب میآید.
مهرداد ختایی: با توجه به صحبتهایی که در جلسه صورت گرفت قرار بر این شد که هنرمندان برگزیده یک دورهی سه ماهه پیش داورها بگذرانند و در این دوره خلق آثار کنند. در پایان کادر فراخوان واکاوی پس از مبادلات و رایزنیها به نتایجی در خصوص ادامه و نحوه همکاری با آرتیستها خواهد رسید. از دیگر مواردی که به آن اشارهشد، حضور و شرکت آثار هنرمندان در نمایشگاه گروهی، انفرادی و حراجیها است.
موناپاد: اطلاعات چندانی از همکاری بین گالری و هنرمندان پذیرفته شده در فراخوان ندارد اما به این نکته اشاره میکند برای شرکت کنندگان بسیاری که از استانها و شهرستانهای سراسر کشور در این رویداد شرکت کردهاند، اثر مجسمه خودرا ارسال کردهاند، بسیار تحت تاثیر قرار گرفتهاست. ناگفتهنماند هنرمند کار با متریال مربوطه را بلد است اما یک سری ضعف ها در نحوه ارائه اثر آنها وجود داشت که در نهایت با گروه آرتیبیشن تصمیم بر این گرفتهشد که به صورت رایگان سه تا از راهیافتگان به مرحله نهایی با توجه به نیاز کاریشان در یک دوره مجسمه سازی که به صورت ورکشاپ چندروزه هستند بدون پرداخت هزینهایی برای یادگیری حضور پیدا کنند.
6_ از نگاه شما آثار ارسال شده از چه کیفیت و جایگاهی برخوردار بودند، چطور پیش رفت، با اینکه در این فراخوان جوایز نقدی وجود نداشت و جوانها نوپا بودند، کارهای ارسالی چطور بودند؟
علی ندایی: در بخش نقاشی که نزدیک به هزار اثر ارسال شده بود، بعضی از هنرمندها سه اثر و بعضی دیگر 5 اثر فرستاده بودند. در قدم اول آثار دسته بندی شد و به ترتیب مورد بازنگری قرار گرفت، سپس از بین آنها بهترینها برای راهیابی به مرحله دوم انتخاب شد.
مهرداد ختایی: نزدیک به 1000 اثر در بخش نقاشی فراخوان واکاوی ارسال شدهبودکه تقریبا 8 ساعت داوری آنها به طول کشید. چندبار آثار مورد بررسی قرار گرفت و چکیدهایی که در پایان از این داوری استخراج شد، آثاری است که شخصا از آنها دفاع میکند.
مونا پاد: در زمینه ارسال آثار مجسمه استقبال خوبی شد، از طرفی دیگر تفاوتها بسیار زیاد بود.
7_ در فراخوان واکاوی آیا داوری دومی هم هست که آثار پذیرفتهشدگان مرحله اول از نزدیک مجدد مورد داوری قرار گیرند؟
علی ندایی: قطعا آثار از نزدیک هم باید مورد بررسی قرار بگیرند و اگر افکت، فتوشاپ یا هرچیز دیگری در ارائه عکس آثار در مرحله اولیه دخیل و تاثیرگذار بود، حذف میشوند.
مهرداد ختایی: قطعا داوری دومی هم وجود دارد، زیرا کادر داوری روی حدودا 20 درصد از آثار این دیدگاه را داشت که کارهای بسیار خاص و متفاوتی است، اما این تفکر هم پیش آمد که امکان وجود ضعف در اجرا و تکنیک باشد، همچنین بعضی از آثارنیز با کمک نرم افزار تغییر ماهیتی در سیستم اجرایی و بصری پیدا کرده باشند. سایز اثر هم از دیگر موارد تاثیرگزار در داوری به حساب میآید. برای مثال هنرمندی سایز اثر خود را 50 در 70 اعلام میکند، قطعا مهم است که کار از نزدیک دیده شود تا متوجه نحوهی جایگزینی درست عناصر بصری در کادر شد.
مونا پاد: قطعا همینطور است یعنی در قدم بعد باید اثر از نزدیک دیده شود، در مرحله دوم مبحث رزمه هنرمند هم مطرح است یعنی آنشخصی که تمام زمان خودش را برای مجسمه گذاشتهاست و ترجیح بر این است که شخص برگزیده یک آرتیست تمام وقت باشد.