به گزارش تجسمی آنلاین این روزها گویی دیواری کوتاهتر از عرصه هنر وجود ندارد؛ تعداد قابل توجهی از افراد ـ از منتقد سینما گرفته تا گالریدار ـ انتقادهایی را به رویداد فرهنگی اقتصادی حراج تهران وارد کردهاند. سوالاتی از قبیل اینکه چطور در شرایط رکود اقتصادی کشور، فقط حراج تهران پررونق است و چطور با این خط فقر، ۱۵۰ میلیارد تومان پول در یک اتاق جا به جا میشود و ... .
سالاری که برای تجلیل از بانوان هنرمند پیشکسوت در برج آزادی حضور یافت دیدگاه خود را درباره حراج تهران بیان کرد او با اشاره به اینکه کالای هنری به مثابه بسیاری از کالاهایی که در جامعه وجود دارند، نیست، خاطرنشان کرد: «برای مثال معلوم است قیمت تمامشدهی یک لیوان، چقدر است؛ بنابراین کالاهای صنعتی رقم تولیدشان قابل احساس است، اما شما یک سنگ قیمتی که روی انگشتری هست را چطور قیمتگذاری میکنید؟ چرا هیچکس نمیگوید چرا این انگشتر را به این قیمت گذاشتهاید؟! نقرهاش انقدر میارزد و سنگش هم انقدر، پس این عدد را از کجا آوردهاید؟»
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی حرفهایش را اینگونه ادامه داد: «کالای هنری به میزانی که خریدار دارد، ارزش و قیمت دارد. قیمت اثر هنری به میزانی است که برایش پول میدهند. من به مکانیسم حراج تهران کاری ندارم ولی از اینکه اقتصاد هنر رونق بگیرد و اقتصاد هنرهای تجسمی رونق بگیرد، استقبال میکنم. برخی میگویند که این پول از جای ناثواب آمده یا پولشویی است. خب نهادهای نظارتی بروند، بررسی کنند تا اگر پولشویی است، جلوی آن را بگیرند.»
سالاری با طرح این پرسشها که «مگر وزارت ارشاد مسوول این کار است؟ مگر ما مسوول این هستیم که ببینیم منشأ یک پول کجاست؟» در توضیح پولی که برای خرید آثار هنری در حراج تهران صرف میشود، گفت: نهادهای نظارتی، بانک مرکزی، قوه قضاییه و سایر سازمانها وجود دارند و البته هر کمکی هم از ما برآمد، در خدمت هستیم. ولی ما مسوول این نیستیم که بگوییم این قیمتی که گذاشته شده نادرست است یا این پولی که آمده ناثواب.»
او با بیان اینکه از برگزاری حراج تهران و رونق بازار فرهنگ و هنر در پی آن، استقبال میکنند، گفت: «فردی میخواهد تابلویش را ۱۰۰ میلیارد بفروشد و یک نفر هم میخواهد پول بدهد و آن را خریداری کند، مبارکشان باشد، ما چهکاره هستیم که این وسط برای دیگران تعیین و تکلیف کنیم؟»
سالاری همچنین در آخر تاکید کرد: «همانطور که عرض کردم همهی قیمت یک اثر هنری، بین خریدار و فروشنده تعیین میشود. همچنان که شما هم وقتی به بازار میروید تا انگشتر بخرید، وقتی میپرسید چرا این را به این قیمت میدهند، نمیتوانند برای شما استدلال بیاورند که چرا مروارید و یاقوت گران است. کسی آمده گفته این انقدر میارزد؟ نه؛ در بازار اینگونه معامله میشود و هست. پس لزومی ندارد ما برای همه چیز تعیین تکلیف کنیم و بار را هم به دوش اصحاب هنر بیاندازیم. اصحاب هنر کارشان را میکنند، اقتصاد کارش را میکند و نهادهای نظارتی هم کارشان را بکنند. همه چیز درست میشود. اینکه ما از دیگران بخواهیم مسائل را با هم قاطی کنند، این به نفع هنر نیست.»