به گرارش تجسمی آنلاین، دو مجموعه از آثار عباس مجیدی با عنوان "مرگ قاصدک" و "زیر سایه ماسکها" در گالری طراحی هنر به نمایش درآمده است. مجیدی درباره شکلگیری مجموعه قاصدکها گفت: ایده مجموعه قاصدک را طی سالهای اخیر اجرا کردهام. قاصدک همواره تداعیکننده مفاهیمی مثل رهایی و سبکبالی بوده است و من هم در خلق مجموعه قاصدک، مفاهیمی همچون رهایی و حرکت را با فرمهای انتزاعی قاصدک، بازآفرینی کردهام. بخشی از مجموعه قاصدک، شامل آثاری از جمله، گشایش، رهایی، حرکت، رویای کودکانه، پرواز، تعالی و عاشقانه است که بر اساس تجربه زیسته و دغدغههای من شکل گرفته است و از آنجا که طی یک دهه، قاصدکها را با فرمهای مختلف تجربه کردهام، برای بازآفرینی قاصدکها و عبور از این گذار و شروع تجربهای تازه در مسیر حرکت قاصدکها، به آثار "بنبست" و"مرگ قاصدک" رسیدم.
مجیدی ادامه داد: این دو اثر با رویکردهای متفاوتی خلق شدهاند. "بنبست" اثری چیدمانی است و در این اثر قاصدکها که در آثار قبلی در حرکت و رهایی و پرواز بودند، در گوشهای بی روزن قرار گرفتهاند و از حرکت بازماندهاند. این اثر الهام گرفته از تجربه زیسته قاصدکها و کنجها است؛ یادآوری سکون نرم قاصدکها و درعینحال آرامش ناپایدارشان در گوشهای که امکان حرکت را از قاصدکها گرفته است، گویی به انتظار گشایش و حرکتی دوباره آرام گرفتهاند. قاصدک در این اثر میتواند نماد هر حرکتی هرچند سبکبال و رها باشد که برای گشایشی دیگر، به ناچار بنبستها را تجربه میکند و میان پروازها قدری آرام میگیرد.
مجیدی افزود: در نهایت طی روند خلق مجموعه قاصدک به یک اثر تعاملی با عنوان "مرگ قاصدک" رسیدم. این اثر تجربه رمزآلود مرگ قاصدکها است؛ مرگ به مثابه تولدی دیگر و مرگ به مثابه دیگرگونه اندیشیدن؛ گویی قاصدک برای شروعی دوباره و حرکت در مسیری تازه، به ناچار با تجربه صریح مرگ روبرو شده است. از آنجا که این اثر تعاملی است، بازدیدکننده بر اساس آنچه خود میخواهد، با قطعات پازل مانند قاصدک، به بازآفرینی قاصدک و مرگ قاصدک میپردازد. هر بازدیدکننده خود را در مرگ قاصدک از طریق خلق دوباره و تولد بخشی به قاصدک شریک میکند و تجربه خود را به اشتراک میگذارد. در واقع چیدمان اولیه مرگ قاصدک که در پوستر نمایشگاه نیز دیده میشود، تنها دقایقی از روز گشایش نمایشگاه برجا ماند و پس از آن بازدیدکنندگان در شکلهای چیدمانی این اثر سهیم بودند. تاکنون فرمهای مختلفی بر اساس ذهنیات بازدیدکنندگان ایجاد شده است که تصاویر آن ثبت شده است و به صورت کلیپهایی نمایش داده شدهاند و ویدئوی کاملتر آن نیز بعداً تهیه خواهد شد.
او درباره متریال به کار رفته در آثار این نمایشگاه گفت: در اجرای ایده مجموعه قاصدک، مواد مختلف را تجربه کردم ولی نهایتاً در ساخت کارهای فرمالیستی این مجموعه به فلز استیل رسیدم. در اثر چیدمانی "بنبست" دوست داشتم که از قاصدک طبیعی استفاده کنم اما چون این کار امکانپذیر نبود، نزدیکترین مادهای که میتوانستم به کار ببرم تا بتواند اتفاق مورد نظرم را رقم بزند، انتخاب کردم. به همین دلیل این اثر چیدمانی از قاصدکهای ساخته شده از جنس پلکسیگلاس است. در اثر تعاملی مرگ قاصدک نیز از فلز آهن پتینه شده استفاده کردهام.
مجیدی درباره تاثیر تعامل مخاطب بر اثر هنری گفت: در شکلگیری آثار اولیه این مجموعه، ویژگی تعاملی بودن آثار را مدنظر نداشتم، اما در مسیر شکلگیری آنها احساس کردم این آثار میتوانند با مخاطب اشتراک داشته باشند و تعامل مخاطب در آنها تأثیرگذار باشد؛ از این رو در اثر مرگ قاصدک، من به عنوان هنرمند کارم را انجام دادم و ادامه مسیر را به مخاطب واگذار کردم. البته احساس میکنم تعامل با بینندگان به بهترین شکل در "مرگ قاصدک" محقق شد زیرا بازآفرینی تولد و مرگ، با تعابیری رازگونه همراه است و ذهنیات مخاطبان به این جریان سیال و خلق شکلهای نو، کمک میکرد. بازدیدکنندگان تقریبا در بخش انتهایی بازدید خود با اثر "مرگ قاصدک" روبرو میشدند و زمانی که متوجه میشدند میتوانند در آن دخالت کنند، احساس بهتری داشتند و از مشارکت در خلق اثر استقبال میکردند. آنها میتوانستند خود را در جایگاه هنرمند قرار دهند و ساخت اشکال مختلف هم برای خودشان و هم برای من جالب بود. وقتی اثری خلق میکنیم که مخاطب در آن دخالتی ندارد، این اثر تنها درباره من هنرمند و ایدههایم است، اما زمانی که مخاطب با آن تعامل میکند و در آن تغییر میدهد ایدههای متفاوتی شکل میگیرد.
او درباره نمایشگاه "زیر سایه ماسکها" گفت: از ابتدای شیوع کرونا و قرنطینه اولیه، ایده ساخت آثاری با این موضوع به ذهنم رسید و اتودهایی را طراحی کرده و در ادامه آنها را پردازش کردم. این ایدهها به اشکال مختلف پرورش یافت و در نهایت به چیدمانهای تعاملی و مفهومی رسید. در بخشی از این چیدمانها، از ماسکها به عنوان نمادی از تجربه زیسته در دوران همهگیری کرونا استفاده کردهام. چرا که ماسکها به بخشی از پوشش هرروزه ما تبدیل شدهاند و در زندگی اجتماعی و فردی ما سایه انداختهاند، گویی زیر سایه ماسکها زندگی میکنیم.
مجیدی ادامه داد: در این نمایشگاه، یک ماسک بزرگ به عنوان نمادی از دوران همهگیری کرونا است که "لمیده" نام دارد؛ ماسک نه فقط بر چهره ما، که بر ذهن و زندگی ما لمیده و جاخوش کرده است. از آنجا که در روزهای مختلف تجربه ماسک زدن که حالا تقریبا به یک سال میرسد، تعبیرها و احساسهای مختلفی داشتهایم، در این اثر تعاملی، مخاطب میتواند احساسها و تعبیرهای شخصی خود را نسبت به ماسک و ماسک زدن ثبت کند. بنابراین تاکنون سطح روی ماسک، پر از دستنوشتههای بازدیدکنندگان است و تا انتهای مدت بازدید نیز متنها مانند بافتی روی سطح را خواهد پوشاند و شکل نهایی این اثر توسط بازدیدکنندگان تکمیل خواهد شد.
مجیدی افزود: در بخش دیگری از این نمایشگاه، چیدمانی به نام "ویروس" است. این چیدمان شامل بریده جراید در طول یک سال گذشته با موضوع شیوع کرونا است که از نشریات، وبسایتها و خبرگزاریهای مختلف داخلی و بینالمللی، گردآوری شده است. این چیدمان در کنجها آغاز شده و ضمن ایجاد تجمع در کنج پایین، گستردگی خود را از اطراف تا سقف رسانده است؛ بهگونهای که مرز میان ویروس و خبر گم شده و انتشار خبر تبدیل به انتشار ویروس شده است. یعنی ما دیگر تشخیص نمیدهیم که خبر، ویروس را ساخته است یا ویروس این خبرها را شکل داده است. این مسئله اشارهای به وضعیت تاثیرگذار اخبار و رسانهها در جریان کرونا است. این چیدمان با پخش پیاپی و درهم آمیخته اصوات اخبار با افکتهای صوتی تکمیل شده است. البته این اثر، در طی برپایی نمایشگاه تکمیل میشود و اخبار جدید با موضوع کرونا را نیز پوشش میدهد.
او با اشاره به بخش دیگری از نمایشگاه با عنوان "برزخ" گفت: این چیدمان که بالغ بر ۱۰۰۰ ماسک واقعی است بیانگر وضعیت برزخی انسان امروز به واسطه ماسکها است. این ماسکها بین زمین و آسمان معلق هستند و مخاطب با قرار گرفتن زیر آنها و نگاه کردن به سمت بالا، ماسکی که بر صورت دارد را مانند تصویری اغراق شده در آینهای در مقابل میبیند. سرگردانی خود را میان ماسکها و معلق و بلاتکلیفی خود را میان آسمان و زمین، به مثابه ماسکهای معلق، درمییابد.
مجیدی ادامه داد: یکی دیگر از آثار با نام "هویت" تصویر بزرگی از فضای پرازدحام ورودی ایستگاه مترو است، اما تصویر انسانها از آن حذف شده و فقط ماسکها در آن وجود دارد، گویی هویت انسان امروز با ماسک او تعریف میشود و در مواجه انسانی، این ماسکها هستند که دیده میشوند. "خستگیناپذیر" نیز عنوان اثری دیگر در این نمایشگاه است، در این اثر دستها و ماسکها در ترکیبی، حسی میان خستگی و خستگیناپذیری را یادآور میشوند.
او درباره اینکه به عنوان یک مجسمهساز، آثار این مجموعه را تا چه حد به مجسمه نزدیک میداند، گفت: مجموعه قاصدکها مشخصاً مسیر مجسمهسازی را طی کرده است و حتی درباره آثار تعاملی آن نیز همچنان اعتقاد دارم که مجسمه هستند. امروزه مرز بین هنرها از بین رفته است، اما با تعریف جدید، اکثر آثاری که حجم را ایجاد میکنند و انسان میتواند در آن بایستد، راه برود و به هر نحوی درون اثر قرار بگیرد، مجسمه است. امروزه تعریف کلاسیک مجسمه از بین رفته است و هر آنچه حجم دارد و فضا را در برمیگیرد میتواند مجسمه باشد. با این تعریف حتی آثار مجموعه ماسکها نیز مجسمه هستند، هرچند که با تعریف کلاسیک و دایره المعارفی مجسمه متفاوت هستند. بااینحال خود من قائل به درگیر شدن در این مرزها نیستم و بیش از هر چیز ایده برایم اهمیت دارد. وقتی درگیر مفاهیم بینامتنی میشویم، این رویکرد معاصر میتواند به بیان ایدههایمان کمک کند.
نمایشگاههای آثار عباس مجیدی تا 12 دی ماه در گالری طراحی هنر واقع در خیابان ولیعصر، بالاتر از پارکوی، نرسیده به زعفرانیه، پلاک ۲۸۸۰ میزبان علاقهمندان است.
منبع:هنرآنلاین