تجسمیآنلاین: شروین کندری: نمایشگاه گروهی طراحی با عنوان خیاو در گالری نگر، شامل آثار دو هنرمند "قادر منصوری" و "ولی جوادیآذر" است که با خود تعاریف و تفاسیر متفاوتی به همراه دارد و نگاه مخاطب را به عمق وجودی و معنایی درون آثار میکشاند. در این نمایشگاه آثار دو هنرمند با قابهایی که در دورنگ مجزا انتخاب شده تفکیک شدهاست. کارهای آقای منصوری با قابهای مایل به رنگ کرم و کارهای آقای جوادی آذر با قابهای سفید رنگ به نمایش درآمدهاند. قیمتگذاری آثار در این مجموعه از هفتصدو پنجاههزار تومان شروع شده تا یک میلیون پانصد هزارتومان پیش میرود.
نمایشگاه طراحی در ایران به شکلی جا افتاده استکه مجموعهداران کمتر به آن توجه نشان میدهند و مخاطبانش قشر خاصی از جامعه هنر را در بر میگیرد این اتفاق به خودی خود ضعفی در جامعه تجسمی محسوب میشود.
درپی گفتگویی با مدبربت گالری، "میترا تیموری" این مسئله به صورت دقیقتری مورد بررسی قرارگرفتهاست و ایشان بر این عقیده هستند: "متاسفانه وقتی اسم نمایشگاه طراحی به میان میآید این دیدگاهرا هم به همراه دارد که هنرمند با چند خط بصری طرحی به تصویر کشیده و خیلی حرفهایی نیست. یک قسمتی از آن این هستکه شاید خیلی از طراحیها خصوصیات بارز یک طراحی کامل را نداشتهباشند و به نظر من طراحی خیلی مورد بی مهری قرارگرفتهاست. در صورتیکه طراحی پایه یک اثر هنری خواهدبود و اگر شخص در طراحی توانمند نباشد مسلما قادر به ایجاد و پیدایش یک اثر هنری مطلوب نقاشی، مجسمه و ... نخواهدبود. این مشکل همیشه وجود داشته و من بیشتر از این بخش آن ناراحت هستم که چرا یک نمایشگاه طراحی آنقدر که باید مخاطب ندارد، همچنین در ایران خریدار و مجموعهدار هم از آثار طراحی خیلی استقبال نمیکنند. برای مثال در همین نمایشگاه آنچهکه اتفاق افتادهاست، طراحی در این ابعداد کوچک ولی با این همه عمق و تکنیکال یک حسی را به مخاطب القا میکند که گویی در مقابل یک اثر نقاشی بزرگ و باکیفیت ایستادهاست."
در استیتمنت این نمایشگاه آمدهاست:خیاو، نام قدیم مشکینشهر است؛ نامیکه در متون ادبی و هنری نیز همچنان زندهاست. مجموعه پیش رو برداشتهای تصویری دو نقاش از طبیعت خیاو است.
هردو هنرمند در این اقلیم زیسته و آنچه با مرکب به تصویر کشیدهاند نه نتیجهی کاوش یک مسافر که گفتگوی مدام هنرمند با اقلیم خویش است.
اما همهچیز به آنچه که در استیتمنت آمده منتهی نخواهدشد. آقای "حیدر زاهدی" مدیر هنری گالری نگر در پی گفتگویی در باره این نمایشگاه به شکل ملموستری آن را روایت میکند: "در ابتدا باید این را بیان کنم که توضیح دادن درمورد یک اثر هنری خیلی اتفاق شایستهایی نخواهدبود و من با توجه به حوزه کاری خودم که به سمت تئوری هنر میرود در خصوص این نمایشگاه صحبت میکنم و قصد بر ارزشیابی اتفاقات ارزشمند درون آثار را هرگز ندارم. اگر پیگیر نَصَب این دوهنرمند باشیم به نقاشی سقاخانهایی برگشتی خواهیم داشت. استفاده از سطوح در کارهای آقای جوادی آذر مارا به سمت ایرانی سازی پساز ضیائی پور میبرد. حتی میتوان ردپایی از آقای سپهری را هم در آثارش پیدا کرد. این اتفاق را به عنوان یک ایراد مطرح نمیکنم چون خود هنرمند بارها به آقای سپهری ارجاع دادهاند و از سمتی دیگر آقای منصوری اثر و ضرب قلمهایش را در آثار خیلی از نقاشان سقاخانهایی خواهیم دید. به هرحال هردو هنرمند به گونهایی رهروی سبک و سیاق سقاخانهایی هستند با این تفاوت که این سبک در آثارشان تغییر ماهیت داده و از ملموس بودن به حالتی درونی تغییر یافتهاست. بیشتر در پی بیان کردن حسی از مکانی که در آن زندگی میکنند هستند و این حس در دراز مدت پررنگتر میشود. این درست همان رخدادیاستکه هنرمندان سقاخانهایی از دهه40، 50 تا زمان انقلاب انجام میدادند. از سوی دیگر هر هنری مستلزم نوآوری های خاص خودش است. در این نمایشگاه نوآوری در سادگی کار هنرمند دیده میشود. در این نمایشگاه کاملا به یک هویت حاشیهایی اشاره شده و صحبت از رویدادهای مرکزی و موجود در تهران و ایران به میان نمیآید، این چیزی که قابل مشاهدهاست یک فرش ایرانی نیست. درواقع حسی از نوع بودن در یکی از سرزمینهای ایران است که شاید خیلی هم برای ما آشنا نباشد. کافیست مخاطب یک بار با ماشین از این مکان عبور کند تمام آثار موجود در این نمایشگاه را به یاد میآورد. به طور کلی دو همشهری هنرمند با دو برخورد متفاوت ازهم طبیعتشان را رسم کردهاند. حتی در کارهای آقای جوادی آذر مخاطب میتواند شاهد یک فضای انتزاعی باشد و در کنار آن حذف رنگ در کارهای آقای منصوری باعث نشده که عمق از کار خارج شود. از طرفی دیگر باید به این مسئله هم توجه کرد که هنر ایران بیشتر در مرکز"تهران" خلاصه شده و ما هنرمندان توانمندی در شهرها و استانهای دیگر داریم که یکی از نکتههای مهم در برپایی این نمایشگاه بودهاست."
در رخداد طراحی با عنوان خیاو در وهله نخست مخاطب با آثارطراحی که به وسیلهی آب مرکب سیاه روی بسترهای متفاوت مثل کاغذ، مقوا و چوب ترسیم شده مواجه میشود. همانطورکه پیشتر در گفتههای آقای زاهدی به آن اشاره شد آنچه ترکیب بصری این نمایشگاه را از تکرار خارج ساخته سیر در تاریخ هنر و تلفیق دو فضای غربی و شرقی باهم بودهاست. هر دو هنرمند با درایت و توانمندی توانستهاند فضای رئالیستی، اکسپرسیونیستی، سقاخانهایی همچنین رسیدن به یک انتزاع ناب را در کادر بصری شخصیشان به تصویر درآورند که به ترتیب در فضای رئالیستی به عین به عین بودن توجه نشدهاست ولی همانند هنرمندان قرن 19 میلادی نقاشی ترسیم شده حال و هوایی نزدیک به منظره اصلی را داراست. درمواردی از آثار وجود هیجانات خطی و بهرهگیری از سطوح تیره فضارا به سمت اکسپرسیونیت و اکسپرسیونیست انتزاعی سوق میدهد.
ایرانیزه کردن آثار آنهم با سبک و سیاق سقاخانهای به نحوی پیش رفته استکه مخاطب متوجه نوعی بازسازی میشود. بازسازی مناضری که زیبایی ملی خطاب خواهند شد. درواقع هنرمندان به روایت مکانی که در آن زندگی میکنند با تلفیق هنر سنتی ایرانی و غربی پرداختهاند.
در این مجموعه بهرهگیری دو هنرمند از پرسپکتیو به نحوی استکه مخاطب با دیدن آثار خودرا نزدیک به سوژه اصلی میبینید و آنرا کاملا حس میکند. توجه به بُعد و استفاده از وهم گرایی بر این حس تاثیر بسزایی گذاشتهاست. از موارد دیگری که باید در اینجا ذکر گردد استفاده از دو رنگ سیاه و سفید و متعادل سازی آن با تنالیتههای بینشان استکه صحبت از نگاهی صلح طلبانه دارد. صلحی میان انسانها و طبیعت پیرامونشان که منجر به خلق چنین آثاری میشود. در این نمایشگاه علاوه بر توانمندی دوهنرمند در طراحی مخاطب به کیفیت و زیرساختهای بصری آن که نگاه فرمالیستی و اصول اصلی مبانی هنر است پی خواهدبرد.
تمامی عناصر در آثار این نمایشگاه از جایگاه بصری ویژهایی برخوردار هستند که با کوچکترین تغییر مکانی در آثار تعریف آن دچار دگرگونی و تغییر میشود. به طور کلی هنرمندان با استفاده از نقطه، خط و سطوح استقامت و پایداری را به تصویر میکشند، اما گاهی این استقامت و پایداری دچار یک سلسله تزلزلاتی میشود که با اعواجهای بصری خودنمایی میکند. فضای موجود در طراحی ها به خاطر رنگ سیاه و سفید و عناصر نقطه و خط به دو وجه مثبت و منفی تقسیم میشود، همچنین سطوح در این مجموعه به مربع، مستطیل، دایره و مثلث تقسیم شده استکه مربع و مستطیل همانطور که گفته شد صحبت از استقامت و پایداری به میان میآورد، مثلث اشاره به یک فضای لایتناهی و الهی دارد، دایره نمایانگر شبانهروز و گذر زمان است، همچنین اشاره به آفرینش و معنویات را هم با خود در پی خواهد داشت. هر اثر از این مجموعه نشانگر تعامل و تعادل بصری بوده که فلسفه زیستن، بودن و چرخه حیات را یادآور میشود.
نمایشگاه طراحی خیاو از 26 مردادماه 1399 تا 5 شهریور 1399 در گالری نگر به آدرس زیر پل کریم خان، بعد از تقاطع ایرانشهر، پلاک154، زنگ دوم برگزار شد.
قادر منصوری ، ولی جوادیآذر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر
نمایشگاه طراحی خیاو در گالری نگر