به گزارش تجسمی آنلاین، در روزهایی که کرونا همه را خانه نشین کرده است، برآن شدیم که در تجسمیآنلاین هر روز یک هنرمند را معرفی و تابلوهای معروف وی را نشان دهیم تا رخوت روزهای قرنطینه با هنر زدوده شود.
نولده را می توان یک اکسپرسیونیست اصیل دانست که با الهام از سبک امپرسیونیسم و استفاده از رنگ های غلیظ به استیل تصویری ویژه ای دست یافت و به خاطر انتخاب رنگهای پر معنی و رسایش مشهور است. قرمز پر رنگ و زرد درخشنده اغلب در کارهایش دیده میشود که یک حالت درخشنده و نورانی به کارهایش میدهد، در غیر اینصورت کارهایش تاریک و محزون است.
دنیای هنر در آن زمان نتوانست به ابعاد آثار نولده پی ببرد و این مساله تا جایی پیش رفت که حتی آکادمی هنرهای زیبای مونیخ درخواستش را برای تحصیل در سال 1898 رد کرد.
نولده در سال ۱۸۶۷ با نام واقعی امیل هنسن در دهکده نولده آلمان در خانواده ای روستایی به دنیا آمد. وی مدت ها با نام واقعی اش فعالیت کرد و در سال ۱۹۰۲، نام محل تولد خود را به عنوان نام خانوادگی اش برگزید. از کودکی عاشق نقاشی بود اما چون پدر و مادرش دهقانان فقیری بودند به ناچار از همان خردسالی به کارگری پرداخت و هنر مورد علاقه اش را در ۳۱ سالگی به طور جدی آغاز کرد. در سفرهایش به پاریس با جنبش امپرسیونیسم که در آن زمان مطرح بود و هنرمندان آن آشنا شد.
نولده در سال ۱۹۰۶ به عضویت انجمن هنرمندان آوانگارد و اکسپرسیونیست دی بروکه (پل) درآمد که در سال های ابتدای قرن بیستم در شهر درسدن آلمان تشکیل شده بود. در آن دوران، هنر مدرن درصدد کشف هنر غیر غربی بود و تاثیر زیادی از هنرهای بدوی و ساده آفریقایی گرفت. انجمن بروکه، به کشف ماسک ها، چهره های استیلیزه و ساده، زاویه دار و فرم های حیوانی با خطوط آسان پرداخت.
انفجار رنگ ها و کمپوزیسیون های عمق دار، از شاخصه های این دوره از آثار نولده است که در تابلوهایی مثل "جادوی نور" یا "زن سیگاری" به گونه ای بدیع متبلور شده است و مفاهیمی ورای منطق پلاستیک نقاشی های او را فراهم می آورد. در این تابلوها، حتی تاثیر نقاشانی چون ادوارد مونک و هودلر را نیز می توان جستجو کرد.
از دید نولده و اکسپرسیونیست هایی چون اریش هکل و ارنست لودویگ کرشنر، هنر بدوی، بسیار اصیل تر، احساس برانگیزتر، خام تر و خودانگیخته تر از هنرهای غربی بود.
تابلوهای او از گروه یاغیان یا دهقانانی با چهره های سرخ رنگ و یا فضاهای داخلی با سایه های غلیظ، کیفیتی کاملا اکسپرسیونیستی دارند.
همکاری نولده با گروه "بروکه" چندان دوام نیافت و او خیلی زود از آنها جدا شد، اگرچه دوستی و ارتباط خود با آنها را همچنان حفظ کرد. او بعد از جدایی از گروه بروکه، در سال ۱۹۱۳ به همراه همسرش به آفریقا سفر کرد و در آنجا به مطالعه زندگی و عادت های مردم بومی پرداخت. حاصل این سفر مجموعه فوق العاده ای از نقاشی های آبرنگ بود.
**نولده و تأثیرپذیری از اکسپرسیونیسم آلمان
نولده هنرمند مولفی است که آثارش را به سختی می توان در یک رده طبقه بندی کرد. با این که خود مایل نبود او را اکسپرسیونیست بخوانند اما مورخان تاریخ هنر و تحلیلگران هنرهای تجسمی، او را از نخستین نقاشان سبک اکسپرسیونیست به شمار آورده اند و همواره از او به عنوان مهم ترین نقاشان تکنیک آبرنگ یاد می کنند.
هفت تم غالب که در آثار نقاشان اکسپرسیونیست آلمانی قابل شناسایی است، در نقاشی ها و پرینت های نولده نیز به وضوح بازتاب یافته است: اتوپیای طبیعت، کلانشهرها ( همچون برلین)، پرتره ها و خودنگاره ها، آخرالزمان و جنگ، انقلاب و توهم، اتوپیای قدیم و هارمونی جدید و بسوی نظمی نوین.
نولده قلم مو را با ضربی پر قدرت به کار می گرفت و رنگ ها و خطوط را زنده و برجسته بر سر جای خود می نشاند. در اغلب آثار وی، در آغاز رنگ های زرد طلایی و قرمز تند، چشم را به سوی خویش می کشانند، سپس جلوۀ درخشان خود را که حاصل تضاد چشمگیر آنها با رنگ های سرد و محزونِ همجوارشان است رونمایی می کنند. آبرنگ های او به سان طوفانی از رنگ هاست که طبیعت آلمان و چشم اندازهای پیرامون او را با هم در لحظه به ثبت رسانده است.
همچنین تابلوهای آبرنگ او از زمستان، مناظر طوفانی و برف و باران، با این که بسیار ساده و ابتدایی به نظر می رسند اما ماهیتی کاملا تجربی دارند.
نولده در توصیف رنگ ها می نویسد: "هم آبی نقره ای داریم، هم آبی آسمانی و هم آبی رعد و برق. در درون هر رنگی، روحی نهفته است که مرا شاد یا بیزار می کند و نقش محرک را برایم بازی می کند.برای کسی که هیچ هنری در خود ندارد، رنگ ها فقط رنگ اند، مایه های رنگی فقط رنگمایه اند و همین.از این رو برای او، همه نتایج آنها برای روح بشر که طیفی از جهنم تا بهشت را دربر می گیرد، نادیده می ماند."
طبیعت نگاری های نولده همواره آوای رنگین خستگی هنرمند از زندگی شهری و پناه خواهی وی از طبیعت بود. هرچند این طبیعت به گونه ای انتزاعی توسط او ترسیم شده است اما کوه ها، حیوانات و دریاها در این میان ماهیت خود را به خوبی حفظ کرده اند.
نولده با آنکه تصریح می کرد که از امپرسیونیست ها خوشش نمی آید اما آشکارا تحت تاثیر ون گوگ بود و در کارهای آبرنگ خود، همانند او به گل ها و گیاهان توجه ویژه نشان داده است. تاثیرپذیری او از کارهای ون گوگ به ویژه در تابلوهایی که قبل از ۱۹۰۶ از چشم اندازهای طبیعی و مناظر روستایی کشیده، کاملا مشهود است.
نولده در سال های دهه بیست، از هواداران حزب نازی و عضو بخش دانمارکی این حزب بود و از موضعی نژادپرستانه با هنرمندان یهودی مخالفت می کرد و اکسپرسیونیسم را هنری ذاتا و خالصا آلمانی می دانست.
دیدگاهی که هواداران پرقدرت و بانفوذی مثل جوزف گوبلز در حزب نازی داشت، برخلاف نظر هیتلر که با همه اشکال هنر مدرن مخالف بود و آن را "هنر منحط" می دانست.
از این رو حزب نازی به او غضب کرد و رسماً دستور داد کارهای او را از موزه های آلمان جمع آوری کنند.