تجسمیآنلاین: در روزهایی که کرونا همه را خانه نشین کرده است، برآن شدیم که در تجسمیآنلاین هر روز یک هنرمند را معرفی و تابلوهای معروف وی را نشان دهیم تا رخوت روزهای قرنطینه با هنر زدوده شود.
لئوناردو داوینچی تنها یک نقاش و هنرمند نبود. داوینچی از عصر خودش چند دهه و حتی چند صده جلوتر بوده و همواره تلاش کرده تا در عرصههای علمی نیز حرفی برای گفتن داشته باشد.
لئوناردو داوینچی در طول زندگانی خود، وقت خودش را تنها به نقاشی محدود نمیکرد. داوینچی در عصر رنسانس علاوه بر نقاشی، حرفههای دیگری مثل مجسمهسازی، معماری، نقشهکشی و حتی مهندسیِ ادوات جنگی را نیز امتحان کرد. برخلاف تصور عموم در عصر مدرن که اغلب تصور میکنند یک انسان تنها از ۱۰ درصد مغز خود استفاده میکند، داوینچی، مردِ خستگیناپذیرِ دوران رنسانسْ باور داشته که یک انسان معمولی میتواند بسیاری از دانش و فنون حاکم بر دنیای اطرافش را فرا بگیرد. با استناد به این عقیده داوینچی، یک انسان از لحاظ ذهنی قدرتهای زیادی دارد که شاید از مهارتهایش آگاهی ندارد. داوینچی در طول زندگیاش دست به هر کاری زده است.
وینچی (Vinci) نام شهری در استان فلورانس، واقع در کشور ایتالیا است. به همین سبب «داوینچی» به معنای اهل و زادهی شهر وینچی معنا میشود. پدر لئوناردو، سِر پیِرو نام دارد و لئوناردو حاصل رابطه نامشروع سر پیِرو با یک زن روستایی به نام کاترین بود. سِر پیِرو در دم و تشکیلات خانواده سلطنتی مدیچی، اسم و رسمی داشته و برای حفظ آبروی خودش هم که شده، لئوناردو را پس از متولد از مادر واقعیاش جدا میکند و در عمارت خودش بزرگ میکند. هر چند لئوناردو چندان اهل خانه نشستن نبود و در نوجوانی برای خودش کارگاهی نقلی دست و پا کرد.
نبود سایه مادر واقعی بر سر لئوناردو، دست مایه ساخت یک سریال خوشساخت از شبکه استارز به نام «اهریمنان داوینچی» شد که متاسفانه پس از سه فصل پخش هفتگی، در نهایت ادامه تولید اهریمنان داوینچی لغو شد. در این سریال، پیرنگ اصلی ماجرا حول محور پیدا کردن مادر داوینچی میچرخد. چرا که از رابطه عاطفی لئوناردو با مادر واقعیاش کاترین، اطلاعات مستند و محکمی موجود نیست.
مورخین در این زمینه کمی اغراق میکنند که داوینچی از لحاظ آکادمیکی بیسواد بود. در صورتیکه داوینچی این گونه بزرگ نشد. او مهارتهای پایهای مثل خواندن، نوشتن، محاسبات ریاضی و صد البته مبانی فیزیک را در سطح مدرسه یاد گرفت. جدا از این موارد، لئوناردو به استفاده از دستانش برای خلق یک شی بیجان به شدت علاقهمند بود. تا جایی که بدون سواد دانشگاهی، مهندسی را فرا گرفت.
ذهن خلاق و کنجکاو لئوناردو داوینچی واقعا هیچ حد و مرزی را نمیشناخت. لئوناردو در علوم پزشکی نیز سر و گوشش میجنبید. او در نوجوانی روی اجساد حیوانات و در زمان جوانی روی بدن اموات، در کارگاه شخصی خود به مطالعه میپرداخت. به عنوان مثال اگر او رگی را در ناحیه فوقانی بازوی جسد پیدا میکرد، تا مسیر کامل رگ در بدن را روی کاغذ نمیکشید، دست از کار برنمیداشت. به همین خاطر تاریخشناسها، لئوناردو را جزو اولین آناتومیستها (کالبدشناس) در سطح جهانی میدانند.
طراحی و نقاشیهای او از اندامهای انسان در دنیای مجازی به وفور یافت میشود و دست بر قضا برخی از آموختههای داوینچی، در دانشگاههای علوم پزشکی نیز یاد داده میشود. چرا که به عنوان مثال موقعیت زائده آپاندیس در انسانها دقیقا به یک فرم و شکل نیست. تغییر موقعیتِ اندامهای بدن را در علم آناتومی، واریاسیون مینامند و لئوناردو داوینچی در یک برهه زمانی از زندگیاش، به کشف و ثبت واریاسیونهای آناتومیکیِ بدن موجودات، زنده علاقه وافری نشان میداد.
داوینچی در اوایل پا به سن گذاشتن خود، بیشتر تمایل داشته تا با نقاشی و طراحی تصاویر گوناگون خودش را سرگرم کند. با این حال مونا لیزا تنها اثر معروفش در مقیاس جهانی نیست. مرد ویترویوسی و آخرین عشای ربانی مسیح نیز جزو آثار تحسین شده داوینچی به شمار میروند. لئوناردو در عرصه نقاشی، مقید هیچ چارچوبی نبوده و به همین سبب هر چیزی برای او سوژه طراحی بود.
جالب است بدانید لئوناردو داوینچی نسبت به رعایت توازن در طراحیهایش به شدت وسواس داشته و ما این خصیصه رفتاری را در آثار هنریاش به وضوح حس میکنیم. آیینه تمام قد این نوع وسواس در توازن را میتوانیم در مرد ویترویوسی ببینیم. ویترویوس، معمار مشهور ایتالیایی بوده که لئوناردو، طرح تمام قدی از چهره برهنهاش به تصویر میکشد. همچنین داوینچی در بخش زیرین تصویر، متن کوتاهی مینویسد که به صورت قرینه نوشته شده است. داوینچی تمام نسبتهای بدن انسان را که در تمام مردها صدق میکند، روی مرد ویترویوسی پیادهسازی میکند. برای نمونه فاصله میان رستنگاه مو تا پایین چانه، برابر یک هشتم قد انسان است یا اندازه گوش، برابر نصف طول صورت است و سایر نسبتها که با اندکی تحقیق میتوانید به تمام این اعداد دست پیدا کنید.
از داوینچی به عنوان یک دانشمند نیز یاد میکنند چون همواره تلاش میکرد تا چیزهای محیرالعقولی را اختراع کند. برای نمونه، داوینچی برای اولین بار توانسته بود طرح یک ارابه جنگیِ شبه تانک را برای جنگاوری بدهد که قدرت تخریب در مقیاس بزرگتری ایجاد شود. با این حال داوینچی از زمان نوجوانی ایده جاهطلبانه و مهم دیگری در سر داشت.
لئوناردو عاشق پرواز بود. او میخواست برای مدت کوتاهی هم که شده، در آسمان آبی پرواز کند. این آرزو تبدیل به یک عقده در دل لئوناردو شده و در کتب مختلف و حتی مدیومهای دیگر، این وسواس ذهنی در داوینچی به وضوح دیده میشود. برای نمونه در دومین نسخه از بازی فرقه اساسین (Assassin’s Creed) لئوناردو داوینچی، در نقش یک شخصیت فرعی در داستان حضور داشته و بازیکن میبایست ماشین پرنده اولیه داوینچی را روی آسمان فلورانس آزمایش کند. یا در افتتاحیه سریال اهریمنان داوینچی، جوان مشتاق و با انگیزهای را میبینیم که به همراه دوستش سعی دارد با بال مصنوعی برای مدتی کوتاه، در آسمان معلق باقی بماند.
این دو نمونه را مطرح کردیم تا به این موضوع برسیم داوینچی را نمیتوان صرفا یک هنرمند دانست. چرا که او مرزی بین هنر و دانش قائل نمیشد. داوینچی باور داشت مطالعه علوم از او هنرمند بهتری ساخته است. کما اینکه مطالعه و تحقیقات شبانهروزیاش، تداخلی با حرفه و سایر مهارتهایش نداشته و او روز به روز با انگیزه بیشتری به مطالعه علوم متفرقه میپرداخت. چون او انسانی بوده همه فنحریف، کنجکاو و صد البته کلهشق! او بارها با آزمون و خطا، نمونههای مهندسیاش را امتحان کرده و معلوم نیست چند صد بار ماشین پروازش صدمه دید تا بالاخره توانسته نمونه نهایی ماشین پروازش را بسازد.
لئوناردو داوینچی عمر چندان طولانیای نداشته اما در نیمقرن تلاش خود، مسیرهایی را انتخاب کرد که هر فردی نه حوصلهاش را دارد و نه باورش را. از این حیث با قاطعیت صحبت میکنیم که هنوز بسیاری از مردم باور دارند که یک انسان بالغ، تنها از ۱۰ درصد مغز خود میتواند بهرهبرداری کند. در حالیکه این مسئله بارها رد شده و خوشبختانه دیگر به یک خرافه عامهپسند تبدیل شده تا یک حقیقت علمی. چرا که تلاش نکردن برای تمامی مردم، زحمتی ندارد. کار بسیار آسانی است که بدون هیچ دلیلِ مستند و شواهد محکمهپسندی بگوییم انتهای این مسیر، به یک بنبست میرسد تا اینکه خودمان در این مسیر پر پیچ و خم وارد شویم.
مونالیزا، مشهورترین اثر داوینچی