تجسمیآنلاین: در روزهایی که کرونا همه را خانه نشین کرده است، برآن شدیم که در تجسمیآنلاین هر روز یک هنرمند را معرفی و تابلوهای معروف وی را نشان دهیم تا رخوت روزهای قرنطینه با هنر زدوده شود.
سزان، گوگن و ونگوگ سه شخصیت محوری پست امپرسیونیسم هستند که در فاصله زمانی حدود ۱۸۸۰ تا ۱۹۰۵ میلادی به عنوان واکنشی در برابر امپرسیونیسم به وجود آمد. پل گوگن میکوشید تا در آغاز نقاشیاش کارکرد نمادین رنگ و خط را کشف کند. اهمیت تاریخی کشفهای گوگن در عرصه رنگ و خط مثال زدنی است.
گوگن در سال ۱۸۴۸ در پاریس به دنیا آمد و در سال ۱۹۰۳ میلادی در جزایر مارکز در جنوب اقیانوس آرام از دنیا رفت. این هنرمند نوآور از سال ۱۸۹۵ در تاهیتی و جزایر بکر و بدوی مارکز اقامت گزید و با تابلوهایی که تحت تأثیر طبیعت این منطقه ساخت، خود را به عنوان پیشتاز هنر بدوی گرا یا پریمیتیویسم مطرح ساخت. اصطلاح بدوی گری به مفهوم خاص در هنر مدرن به تأثیرگذاری هنر بومیان افریقایی، استرالیایی، امریکایی و دیگر مناطق دست نخورده بدوی بر نقاشی مدرن اطلاق میشود.
پیام اصلی گوگن این بود: نخست احساس و عاطفه سپس فهم و درک؛ یعنی میگفت بیان احساس مهمتر از طراحی دقیق است و تکان دهندگی مهمتر از رنگ پردازی دقیق. صحنهها نباید تن به تأویلهای عقلانی بسپارند. رنگهای تند او روی بومهای ناهموار حالت یک فرشینه را القا میکنند که صرفا سطحی پرکار است نه پنجرهای به چیزی حقیقی یا خیالی.
گوگن از خطای شنیع ناتورالیسم (به تعبیر خودش) احتراز میکرد تا بتواند کارکرد نمادین رنگ و خط را کشف کند. گوگن سرچشمه و منبع اصلی بدوی گری در نقاشی بود. گوگن بدوی گرترین نقاش پست امپرسیونیسم بود. داستان زندگی او و نقاشیها و چاپ نقشهای تکان دهنده گوگن، جاذبههای بدوی گری را نظرگیرتر ساخت. او برای آنکه به نقاشی بپردازد، کار خود را در بورس اوراق بهادار رها کرد و سپس به علت آنکه دیگر قادر به اداره زن و خانوادهاش نبود آنها را ترک گفت.
فرانسه و تمدن غرب را به قصد رفتن به دریاهای جنوب ترک کرد تا در میان بومیان آنجا زندگی کند و از محیط زندگیشان به عنوان موضوعاتی بدیع و نامتعارف بهره بگیرد. گوگن مدعی طرد هنر غرب بود اگرچه آثار او نفوذ عمیق سنتهای کلاسیک غرب را منعکس میسازد ولی او به مبانی مکتب کلاسیک غرب و ریشههای آن در طبیعت گرایی و عقلانیت تاخت.
پیام اصلی گوگن این بود: نخست احساس و عاطفه سپس فهم و درک؛ یعنی میگفت بیان احساس مهمتر از طراحی دقیق است و تکان دهندگی مهمتر از رنگ پردازی دقیق. صحنهها نباید تن به تأویلهای عقلانی بسپارند. رنگهای تند او روی بومهای ناهموار حالت یک فرشینه را القا میکنند که صرفا سطحی پرکار است نه پنجرهای به چیزی حقیقی یا خیالی.
یک رمان نویس فرانسوی در سال ۱۸۹۷ درباره آثار گوگن گفته بود: دوران اشرافیت و تفنن به سر آمده است. آنچه اکنون نیاز داریم بربرها هستد، عنصر شور و احساس از امروز آغاز میشود. در آن هنگام گوگن از دنیا رفته بود و آثار او در نمایشگاهی به یاد او در سال ۱۹۰۶ در سالن پاییز برپا شد. از این زمان به بعد گوگن به یکی از برجستهترین نقاشان پیشرو در عصر جدید تبدیل شد.