تجسمیآنلاین: شروین کندری: صادق تبریزی از پیشروان و پیشگامان نقاشی خط و مکتب سقاخانهایی، سال 1317 در تهران به دنیا آمد. او در هنرستان به یادگیری هنر مینیاتور، تذهیب و هنرهای سنتی پرداخته و دانش آموختهی هنرکده هنرهای زیبا است. تبریزی از جمله هنرمندانی است که آثارش را کمتر به نمایش میگذاشت، از اینرو تعداد رونماییها و نمایشگاههای او بسیار اندک و انگشت شمار است.
نمایش آثار تبریزی در گالری سهراب نشانگر تلفیق دو وجهی است که هنرمند در آن پیشرو و پیشقدم بود. ترکیبی از مکتب سقاخانهایی و نقاشیخط، دو نگاهی است که مخاطب در مواجه با این مجموعه متوجه آن خواهد شد. در وهله نخست هنگامی که به آثار تبریزی با دقت بیشتری نگاه شود حضور یک فضای شاعرانه و عاشقانه از دل خطوط اسپریال فیگورها شروع به برون ریزی خواهد کرد. روایتی بودن آثار هنرمند ذهن ها را به کندوکاو آثار وا میدارد، آثاری که گویی برگی از تاریخ هستند و هر برگ آن یک فضا را به رسمیت می نشاند. این نحوه بر خورد هنرمند یادآور هنرهای سنتی ایران بوده که ردپای آن را در پرسپکتیو مقامی، ترکیب بندی و نحوه رنگ آمیزی آثار می توان شاهد بود.
در نقاشیهای تبریزی کدهای بصری وجود دارد که مخاطب را به بازگشایی آنها دعوت میکند. منظور از کدهای بصری همان نمادهایی است که این مجموعه آثار را متمایز کرده و ارتباط مستقیمی با فضای هنری ماقبل هنرمند دارد. حضور پررنگ نمادهای انسانی، حیوانی و هندسی فضای متفاوتی را فراهم کرده تا مخاطب را به درون آثار هدایت کند و با خود همراه سازد.
در رویداد پیش رو آنچه پیش از اندازه خودنمایی میکند، رنگها و لایه لایه بودن تصاویر است. این اتفاق به نحوی پیش رفته که به مخاطب این حس القا میشود، بخشی از اثر بوده و آثار دارای بُعد میشوند. بُعدی معنادار که با خود مفاهیمی از پیش تعیین شده به همراه دارد. اینگونه اتفاقات همیشه در تئوریهای فلسفی دیده میشود و بخش دیگرش در ناخودآگاه شخص نقش بسته و هویت بصری پیدا میکند. هویت مورد نظر همانند یک فضای معماری ایفای نقش میکند. همچون هزارتو و دومینویی است که با خطوط، نوشته ها و رنگها هدایت شده و هر قسمت پرده از رازهایی بر میدارد که مخاطب را مجذوب کشف رخدادهای پیشآمده در زیر ساختهای نقاشیها خواهدکرد.
در آثار تبریزی هر عنصر بصری نقش مجزایی دارد و مکمل عنصر دیگر است، به ترتیب می توان گفت اولین عنصر بحث برانگیز، بهره گیری از این حجم رنگهای واضح که از شخصیتی مجزا برخوردار هستند. پالت رنگی هنرمند محدود بوده و در چند رنگ طلایی، آبی فیروزهایی، قرمز ارغوانی، سبز، نارنجی و دیگر رنگهای وابسته به این پالت رنگی که در طیف تیره و روشن به نمایش در میآیند بوده. هرکدام از این رنگها تعریف متفاوتی به خود میگیرد که در وهله نخست نگاه مخاطب را با خود همراه میسازد. در این مجموعه رنگ طلایی بار معنوی بسیاری با خود به همراه دارد و فضایی لایتناهی پدید میآورد. بیشتر رنگها به اسطورههای ایرانی در تاریخ بر میگردد و استفاده از تنالیته های قرمز در کنار این حجم از رنگهای آرامش بخش مثل سبز و آبی ایجاد بعدی زمینی در آثار خواهد کرد. هنرمند با استفاده از تیره و روشن کردن قلمش کنتراست و به نحوی بعد بصری در نقاشیهایش ایجاد میکند. اتفاق پیش آمده در کنار پرسپکتیو مقامی موجود نشانگر پیروی تبریزی از سبک سقاخانهایی و تلفیق نقاشی ایرانی و غربی خواهد بود.
در مجموعه آثار تبریزی انسان نمادی از تفکر، عشق و پایداری دارد، اسب نماد تنومندی، پیشرو بودن و سرعت را داشته، دیگر نماد های هندسی مانند دایره اشاره به زمان و دنیای ماورایی دارد که با استفاده از رنگ طلایی بر قدرت و شدت آن افزوده شده است. بهره گیری از اشعار و نوشتهها جنبهی روایتی به آثار میبخشد و کالبدی نوین ایجاد میکند، ترکیب این عوامل با خطوط، نقطه و سطح بازتابی دیگر از دنیای تجسمی در بر دارد که مخاطب را درگیر عالم خیال، علم ستاره شناسی و هرآنچه که در جهان بیکران وجود دارد خواهد کرد.
به طور کلی صادق تبریزی هنرمندی است که با آثارش سعی در به نمایش گذاشتن وقایعی را داشته که در ظاهر به دور از واقعیت است و در باطن ناهنجاری های موجود در جامعه را بیان میکند. او با بهرهگیری از ضرب قلمهای نحیفش و خطوط نرمی که به کار میبرد فضای آثارش را به سمت اساطیر، رویا و خیال خواهد کشاند و گاهی با ترکیب مواد و ایجاد بافت و کولاژ بر روی بسترها این فضای رمانتیک و عاشقانه را مدرن تر از قبل خواهد کرد.
نمایشگاه صادق تبریزی در گالری سهراب از تاریخ 11بهمن 1398 تا 29 بهمن 1398 به آدرس : تهران، خیابان سمیه، بین مفتح و رامسر، شماره 142 برگزار است.