تجسمی آنلاین: دانیال دادگستر: بررسی هنرمندان حراج دیماه 98 حراج تهران: نقاش، گرافیست، رماننویس، مترجم، ناقد ادبی، روزنامهنگار مسایل اجتماعی، که در جوانی نمایشنامهای بازی کرده بود و در میانسالی در نشریه سینمایی معتبری نوشته بود، همه و همه یک نفر است: مهدی سحابی. در این دوره از حراج اثری از وی با ابعاد 33*18*77 و با قیمت 50 - 70 میلیون تومان به فروش خواهد رسید.
مهدی سحابی در سال ۱۳۲۳ در قزوین و در خانه ای بزرگ که همه ی اقوام در همسایگی هم بودند چشم به جهان گشود، به قول خودش در دامن ۷-۸ زن از جمله عمه و زندایی و خاله و … بزرگ شد.
به گفته خودش کودکی بسیار آرام و به دور از شیطنت را داشت از ۷-۸ سالگی با مقوا مجسمه و علامت های عزاداری می ساخته است. ، و حتی به شوخی میگوید تا به حال از درخت بالا نرفتم و هیچ سگ و گربه را آزار ندادم.وی دلیل این آرامی را داشتن کودکی بسیار خوش و بدور از هرگونه کمبود میداند.و از خصلت بارز اخلاقی خودش اینگونه میگوید که منحصرا در زمان حال زندگی میکند.
مهدی سحابی مترجم، نویسنده، روزنامهنگار، نقاش، مجسمهساز و عکاس ایرانی بود. او بیشتر به خاطر ترجمه مجموعه در جستجوی زمان ازدسترفته نوشته مارسل پروست شناخته شدهاست.
نقاشیهای سحابی، گزیده آثار یک هنرمند است. آثار آدمی که میگفت من «آچار چندکارهام» و به راستی که مردی همهفنحریف بود: نقاش، گرافیست، رماننویس، مترجم، ناقد ادبی، روزنامهنگار مسایل اجتماعی، که در جوانی نمایشنامهای بازی کرده بود و در میانسالی در نشریه سینمایی معتبری نوشته بود.
سحابی شهرتش در این میان، به خاطر دو کارش بود: کتابهایی که ترجمه کرده بود و نقاشیهایی که کشیده بود,او نقاشیهایش را بسیار دوست داشت و علاقه داشت که او را با نقاشیهایش بشناسند. بارها در پاسخ به این سوال که مهدی این روزها چه میکنی، میگفت: «آقا نقاشی! ». یکبار اعتراف کرد: «میدانی آرزویم این بود که فقط نقاشی کنم. یا از این جعبهها بسازم».
نقاشیهای او شاید مخاطب را به یاد «اندی وارهول» و پاپ آرت بیندازد اما هیچ «اسمی» به کارهای او نمیچسبد. نه اکسپرسیونیست است، نه کوبیست و نه هیچ چیز دیگری؛ فقط «مهدی سحابی» است.