به گزارش تجسمی آنلاین، در روزهای اخیر انتشار اخباری در مورد حذف معافیت صد درصدی مالیاتی بخش فرهنگ و هنر در بودجه سال 99 موجب نگرانیهای بسیاری شد. بر اساس یکی از بندهای پیشنویس یکی از تبصرههای لایحه بودجه سال آینده، تمام فعالیتهای انتشاراتی و مطبوعاتی، فرهنگی و هنری دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشمول 50 درصد معافیت مالیاتی میشدند.
در واکنش به این نگرانیها، سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شنبه این هفته در نامههای جداگانه به معاون اول رئیسجمهور، رئیس دفتر رئیسجمهور و وزیر امور اقتصادی و دارایی خواستار استمرار معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه شد. یک روز بعد اعلام شد با دستور محمدباقر نوبخت معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، تداوم معافیت صد درصدی مالیاتی فعالیتهای انتشاراتی، مطبوعاتی، فرهنگی و هنری در لایحه بودجه سال آینده محقق شده است.
در این زمینه نظر تعدادی از اهالی فرهنگ و هنر را جویا شدیم که در ادامه میخوانید:
راد: تعداد افرادی که درآمد مکفی و نه حتی بالا از هنر دارند بسیار معدود است
امیر راد رئیس هیئت مدیره انجمن هنرمندان نقاش ایران درباره شکلگیری معافیت مالیاتی برای فعالیتهای فرهنگی و هنری گفت: این معافیت برآمده از یک تحقیق، نظرسنجی و رصد شرایط هنرمندان در دورههای مختلف تاریخی بوده است و نتیجهای که به دست آمد این بود که قشر وسیعی از افراد که در حوزه هنر فعالیت میکنند درآمد کافی برای گذراندن زندگی خود را ندارند و شرایط زندگی آنها ساده نیست.
راد ادامه داد: طبیعتاً هر کس که درآمد مناسب دارد بهعنوان وظیفه اخلاقی و شهروندی باید مالیات خود را پرداخت کند، اما این در صورتی است که فرد به یک درآمد حداقلی رسیده باشد. بااینحال جامعه هنرمندان با توجه به قشر وسیعی که در آن فعال هستند هنوز به سطح حداقل درآمد نیز نرسیدهاند. هنرمندان درآمد مستمر ماهانه ندارند و اگر هم بتوانند از هنر خود درآمدی کسب کنند به شکل گاهبهگاه، و در سطح بسیار پایین است.
او با بیان این که معمولاً دولتها و نظامهای حکومتی به بخش فرهنگ و هنر یارانه میدهند، افزود: این کار هم باعث ارتقاء سطح فرهنگی جامعه شده و هم رشد فرهنگی اجتماع را سرعت میبخشد. در تمام دنیا این اتفاق رخ میدهد و معافیت مالیاتی فرهنگ و هنر نیز بر اساس همین اندیشه صورت گرفته است.
راد ادامه داد: زمانی که تصمیم گرفته شد بند (ل) ماده ۱۳۹ پیشنویس آییننامه قانون مالیاتی حذف شود، به نظر میرسید که کار کارشناسی روی این مسئله انجام نشده بود و همه افراد جامعه هنری را با یک چشم نگاه کرده و مجموعه فعالان هنری را با آن تعداد اندکی که درآمدهایی کلان از هنر دارند یکسان فرض کرده بودند. این در حالی است که تعداد افرادی که درآمد مکفی و نه حتی بالا از هنر دارند بسیار معدود است و نمیتوان شرایط آنها را به سایر هنرمندان بسط داد.
رئیس انجمن هنرمندان نقاش ایران افزود: واقعیت این است که برخی از مؤسسات از راه هنر درآمد دارند اما با عده بسیار معدودی از جامعه هنری در ارتباط هستند و حتی آن هنرمندان نیز معمولاً به شکل مستقیم از این مؤسسات سود و بهره نمیبرند. نقدهایی شنیده میشود که هنرمندان از فروش آثار خود درآمد زیادی دارند، اما باید توجه داشت که این موارد اندک شمار هستند و قابلتعمیم به همه هنرمندان نیست.
راد افزود: قانونگذار کار کارشناسی انجام میدهد و برای دریافت مالیات به دستورالعملهایی میرسد که نتیجه آن تغییر درصد مالیات نسبت به درآمد است، یعنی حتی هنگام اخذ مالیات هم همه صاحبان کار به یک چشم دیده نمیشوند. بنابراین طبیعی است که نمیتوان همه هنرمندان را در یک دسته درآمدی قرارداد و مهمتر آنکه متأسفانه و بر اساس آمارهای خود دولت و انجمنهای هنری، درآمد بسیاری از هنرمندان ما حتی کفاف یک هفته زندگی را هم نمیدهد و اصولاً تأسیس صندوقهای حمایتی مانند صندوق اعتباری هنر بر پایه همین واقعیات بوده است.
او با بیان این که گالریها واحدهای فرهنگی، هنری و اقتصادی هستند که کسب درآمد جزئی از کار آنهاست، گفت: با این حال اگر فعالیت گالریها را هم رصد کنیم درآمد بسیاری از آنها فقط در حد ادامه کار خودشان است. ذکر این نکته هم ضروری است که بسیاری از مواقع قانونگذار حتی فعالیتهایی را که به شکل غیرمستقیم بر هنر و هنرمند تأثیر میگذارند نیز از مالیات معاف میکند که ازجمله این فعالیتها حوزه گالریداری است. هرچند تعداد گالریهایی که سودآور هستند بسیار اندکاند، اما برفرض سودآوری و الزام به پرداخت مالیات و بر اساس ماهیت فعالیت گالریها که بههرحال جنبه اقتصادی هم دارد، همین مالیات به شکل غیرمستقیم به چرخه درآمدی هنرمند وارد میشود و درواقع او را تحت تأثیر قرار خواهد داد. به بیان روشتر این که یکی از مهمترین وظایف دولتها ارتقای فرهنگ جامعه است و هنر مهمترین حوزه زمینهساز فرهنگ است. و به همین دلیل هم دولتها همواره در پی کمک و تسهیل گردش چرخه هنر هستند. این چرخه شامل هنرمند، اثری هنری، مخاطب، بازار هنر و روشهای ترویج هنر (مانند حوزه آموزش و نشر) است که همه در یک ارتباط پویا با هم قرار دارند و تحت تأثیر قرار دان بخشی از آن سایر بخشها را هم متأثر خواهد کرد. امیدوارم دولت بتواند با همراهی هنرمندان، کارشناسان و انجمنهای هنری به یک تصمیم فراگیر و غیر مقطعی برسد که منجر به قانونی منطقی و عادلانه در زمینه معافیتهای مالیاتی شود، بیشک این قانون میتواند موارد مشخصی را استثنا و از شمول خود خارج کند.
ساداتیان: نباید با این حاشیهها سینما را زمینگیر کنیم
سید جمال ساداتیان تهیهکننده سینما درباره اتفاقات روزهای اخیر گفت: باید دید هدف از گرفتن مالیات چیست و از کدام مشاغل باید مالیات گرفت. وقتی گردش مالی سینما شفاف است و همه جا میزان فروش و گردش مالی ثبت شده است و دسترسی به آن نیز برای همگان وجود دارد، دیگر لاپوشانی وجود ندارد. وقتی سالی 250 میلیارد تومان درآمد کل سینمای ایران است که اگر آن را به تعداد شش هزار نفر عضوی که خانه سینما دارد تقسیم کنیم، میشود سالی چهار میلیون تومان درآمد و درنهایت ماهی 300 تا 400 هزار تومان درآمد ماهانه. حال به نظر شما باید از این افراد مالیات هم گرفته شود؟
تهیهکننده فیلمهای "چهارشنبه سوری"، "به رنگ ارغوان" و "متری شیش و نیم" ادامه داد: این روزها 20 درصد ظرفیت نیروی کار سینمای ایران مشغول به کار هستند و بسیاری از آنها در طی سال یا حتی بهتر است بگویم سالهاست که بیکارند و کاری برایشان ایجاد نشده است. بگذریم از سلبریتیها که بهاندازه تعداد انگشتان دو دست هستند که درآمدهای کلان دارند، اما بهصرف آنها نمیتوان برای همه این نسخه را تجویز کرد.
او اظهار کرد: مگر دولت چه خدماتی به سینما میدهد و سینماگران از کدام خدمات دولتی برخوردارند؟ شاید یک تعداد خاص بنا به شرایط کاری که دارند از خدماتی دولتی بهرهمند باشند، اما عوام چیزی دریافت نمیکنند و اگر مالیات را هم به این میزان درآمد اضافه کنند، همین اندک بضاعت سینما نیز از بین میرود و تولید و اشتغال در این حرفه دچار بحران میشود.
ساداتیان افزود: به نظرم نهتنها نباید این اتفاق بیفتد بلکه حتی باید بحث ارزش افزوده را نیز حذف کنند. وقتی سینما پیشانی یک کشور است و شاخص فرهنگی یک کشور سینماست، باید با توجه به این بضاعت اقتصادی بخشودگی مالیاتی و ارزش افزوده را نیز در نظر گرفت تا این گردش مالی در خود سینما اتفاق بیفتد و به سینما برگردد.
او در ادامه با بیان این که چرخه اقتصادی سینما در شرایط اینچنینی نمیچرخد و تأثیرات منفی چه به لحاظ تغییر ذائقه فرهنگی و چه به لحاظ میزان فروش دارد، اظهار کرد: سینما نقش کلیدی دارد و باید از آن حمایت شود. در اروپا این شهرداریها هستند که موظفاند کار تعمیرات سینماها را بر عهده بگیرند و حتی اسپانسرهایی وجود دارند که روی ساخت سالنهای سینما مشارکت دارند و از آنها حمایت میکنند. وقتی ما این حمایتها را نداریم، بضاعت مالیمان نیز اندک میشود و نباید با این حاشیهها سینما را زمینگیر کنیم. مگر در طی سال ما چند فیلم پرفروش داریم یا چند فیلم داریم که هزینه تولیدشان را برگردانده باشند. این روزها اغلب فیلمها متضرر هستند و وقتی اکثر آثار در حال ضرر هستند باید بهجای گرفتن مالیات اتفاقاً از سینماگران حمایت کنند.
این تهیهکننده پیشکسوت در پاسخ به این سؤال که با گرفتن مالیات آیا سرمایهگذاران بخش خصوصی حاضر به ادامه این همکاری هستند یا خیر، توضیح داد: بحث سر این است که اگر پولهای بخش خصوصی در سینما نباشد، عملاً سینما چیزی ندارد. مگر چند نفر حاضر به سرمایهگذاری در سینما هستند؟ در بسیاری از فیلمها اگر دقت داشته باشید نام سرمایهگذار از نام تهیهکننده منفک شده است چرا که تهیهکنندگانی که به لحاظ مالی میتوانند این کار را انجام دهند بسیار کم تعداد هستند و نباید با گرفتن مالیات و غیره همین تعداد اندک سرمایهگذار بخش خصوصی را نیز فراری داد.
ساداتیان در خاتمه گفت: روز یکشنبه آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور با اعلام تداوم معافیت صد درصدی مالیاتی فعالیتهای هنری در لایحه بودجه 1399 نوید خوبی دادهاند و تا حدی خیالمان راحت شد. زمزمههای چند روز گذشته بسیاری از سینماگران را نگران کرد و همه منتظر بودند ببینند چه بلایی بر سر سینما خواهد آمد. اما آقای نوبخت به این موضوع توجه کرد و جلوی این اتفاق ناگوار را گرفت. امیدوارم همتی باشد تا بحث ارزش افزوده نیز برداشته شود.
وی ادامه داد: 20 درصد ظرفیت نیروی کار سینما این روزها مشغول به کار هستند و بسیاری از آنها در طی سال یا حتی بهتر است بگویم سالهاست که بیکارند و کاری برایشان ایجاد نشده است. بگذریم از سلبریتیها که بهاندازه تعداد انگشتان دو دست هستند که درآمدهای کلان دارند اما بهصرف آنها نمیتوان برای همه این نسخه را تجویز کرد.
تهیهکننده "متری شیش و نیم" اظهار کرد: مگر دولت چه خدماتی به سینما میدهد و سینماگران از کدام خدمات دولتی برخوردارند؟ شاید یک تعداد خاص بنا به شرایط کاری که دارند از خدماتی دولتی بهرهمند باشند، اما عوام چیزی دریافت نمیکنند و اگر مالیات را هم به این میزان درآمد اضافه کنند، همین اندک بضاعت سینما نیز از بین میرود و تولید و اشتغال در این حرفه دچار بحران میشود.
ساداتیان افزود: به نظرم نهتنها نباید این اتفاق بیفتد بلکه حتی باید بحث ارزش افزوده را نیز حذف کنند. وقتی سینما پیشانی یک کشور است و شاخص فرهنگی یک کشور سینماست باید با توجه به این بضاعت اقتصادی بخشودگی مالیاتی و ارزش افزوده را نیز در نظر گرفت تا این گردش مالی در خود سینما اتفاق بیفتد و به سینما برگردد.
او در ادامه با بیان این که چرخه اقتصادی سینما در شرایط اینچنینی نمیچرخد و تأثیرات منفی چه به لحاظ تغییر ذائقه فرهنگی و چه به لحاظ میزان فروش دارد، اظهار کرد: سینما نقش کلیدی دارد و باید از آن حمایت شود. در اروپا این شهرداریها هستند که موظفاند کار تعمیرات سینماها را بر عهده بگیرند و حتی اسپانسرهایی وجود دارند که روی ساخت سالنهای سینما مشارکت دارند و از آنها حمایت میکنند وقتی ما این حمایتها را نداریم، بضاعت مالیمان نیز اندک میشود و نباید با این حاشیهها سینما را زمینگیر کنیم. مگر در طی سال ما چند فیلم پرفروش داریم یا چند فیلم داریم که هزینه تولیدشان را برگردانده باشند. این روزها اغلب فیلمها متضرر هستند و وقتی اکثریت آثار در حال ضرر هستند باید به جای گرفتن مالیات اتفاقاً از سینماگران حمایت کنند.
این تهیهکننده پیشکسوت در پاسخ به این سؤال که با گرفتن مالیات آیا سرمایهگذاران بخش خصوصی حاضر به ادامه این همکاری هستند یا خیر، توضیح داد: بحث سر این است که اگر پولهای بخش خصوصی در سینما نباشد، عملاً سینما چیزی ندارد. مگر چند نفر حاضر به سرمایهگذاری در سینما هستند، در بسیاری از فیلمها اگر دقت داشته باشید نام سرمایهگذار از نام تهیهکننده منفک شده است چرا که تهیهکنندگانی که به لحاظ مالی میتوانند این کار را انجام دهند بسیار کم تعداد هستند و نباید با گرفتن مالیات و غیره همین تعداد اندک سرمایهگذار بخش خصوصی را نیز فراری داد.
ساداتیان در خاتمه گفت: آقای نوبخت نوید خوبی دادهاند و تا حدی خیالمان راحت شد، اما زمزمههای چند روز گذشته بسیاری از سینماگران را نگران کرد و همه منتظر بودند ببینند چه بلایی بر سر سینما خواهد آمد، اما آقای نوبخت به این موضوع توجه کرد و جلوی این اتفاق ناگوار را گرفت. امیدوارم همتی باشد تا بحث ارزش افزوده نیز برداشته شود.
کرکهآبادی: پرداخت مالیات میتواند بخش بزرگی از هنر را با چالش بسیاری روبرو کند
فاطمه کرکهآبادی طراح گرافیک و رئیس هیئت مدیره انجمن طراحان گرافیک ایران با تشکر از هیئت دولت برای حمایت از هنرمندان و ادامه قانون معافیت مالیاتی فعالان فرهنگی و هنری گفت: طراحی گرافیک، هنر پر هزینهای است و پرداخت مالیات میتواند بخش بزرگی از این هنر را با چالش بسیاری روبرو کند.
کرکهآبادی گفت: حیطه کاری گرافیک بسیار گسترده است و بهطور مستقیم در حوزههای مختلف صنعت و اقتصاد و نشر و فرهنگ از بستهبندی گرفته تا طراحیهای مختلف اثرگذار است. پرداخت مالیات باعث میشود که هزینهها بالا برود و کارفرماها هم توان پرداخت هزینههای بالا برای کارهای طراحی را ندارند. همین مسئله باعث میشود تا بهمرور از کیفیت کارها کاسته شود.
این طراح گرافیک افزود: در انجمن طراحان گرافیک 2 هزار نفر عضو هستند که نمونه خوبی از دانشآموختگان این رشتهاند. بسیاری از آنها به علت درآمد پایین در این رشته بعد از 35 سالگی کار را رها میکنند. شاید به لحاظ عددی تعداد بالایی گرافیست داشته باشیم اما عملاً در بازار تعداد کمی مشغولند که این تعداد هم با حمایتهای دولتی و نهادها میتوانند سرپا بمانند.
کرکهآبادی گفت: دستمزدها در طراحی گرافیک بهطور عموم بالا نیست و اگر بخواهند ما را با بازیگران مشهور سینما و دستمزدهای آنان مقایسه کنند ظلم بزرگی به جامعه پرتعداد هنرمندان طراح گرافیک میشود. اگر بازیگری با دستمزد چند ده میلیونی را با طراحی که نهایتاً در ماه سه میلیون درآمد دارد مقایسه کنیم و از او هم بخواهیم مالیات بگیریم در آینده نزدیک دیگر گرافیستی در ایران کار نخواهد کرد.
وی در پایان گفت: دولت میتواند با حفظ قانون معافیت مالیاتی فعالیتهای فرهنگی و هنری، زمینه را برای رشد فرهنگ و هنر ایجاد کند. فرهنگ و هنر برای جامعه ایجاد ارزش افزوده میکند و این ارزشی بالاتر از چند درصد مالیات دارد.
مجیدی: با حذف معافیت مالیاتی وضعیت بدنه کثیر هنرمندان دچار مخاطره میشود
عباس مجیدی مجسمهساز و رئیس هیئت مدیره انجمن هنرمندان مجسمهساز ایران درباره استمرار معافیت مالیاتی هنرمندان گفت: معافیت مالیاتی هنرمندان بحثی حمایتی است تا سطح فرهنگی و هنری جامعه ارتقا یابد و هنرمند بدون دغدغه مالی به کار هنری بپردازد.
مجیدی افزود: بدنه اصلی جامعه هنری اعم هنرمندان تجسمی، تئاتر و موسیقی، وضعیت معیشتی مناسبی ندارد و با توجه به وضعیت چند سال گذشته با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشتهاند. در حال حاضر از هنرمندان تجسمی اثر جدی خریداری نمیشود، قراردادی بسته نمیشود و سودی در شأن هنرمند به او تعلق نمیگیرد.
این هنرمند مجسمهساز در ادامه گفت: الان فقط دو تا سه درصد هنرمندان کشور را افراد سلبریتی تشکیل میدهند درحالیکه هدف ماده "ل" قانون مالیاتی اکثریت بدنه حرفهای هنرمندان کشور را در برمیگیرد نه آن تعداد هنرمندان مشهور که احیاناً درآمد بالایی دارند. با حذف معافیت مالیاتی وضعیت بدنه کثیر هنرمندان دچار مخاطره میشود. این چالش نهفقط گریبان هنرمند را میگیرد بلکه چالشی بزرگ برای جامعه است، در صورتی که هنرمندان حوزه تجسمی مجبور باشند از درآمد نداشته، مالیات پرداخت کنند، جامعه دچار معضل بزرگی میشود چرا که هنرمندان منزوی شده و کار نمیکنند.
مجیدی گفت: جامعه بزرگ هنرمندان کشور انتظار قوانین حمایتی از سازمانها و نهادهای دولتی دارند. به این معنا که فضای کار برای هنرمندان ایجاد کنند تا وضعیت فرهنگ و هنر ارتقا یابد. از سوی دیگر اشتغال در حوزه فرهنگ و هنر باعث ایجاد ارزش افزودهای برای کل جامعه میشود که با هیچ بخش دیگری قابل قیاس نیست. برای سامان دادن به وضعیت مالیاتی که بخش مهمی از درآمدهای دولت است، هنرمندان میتوانند فضایی ایجاد کنند که صاحبان سرمایه مالیاتشان را پرداخت کنند، نه اینکه دولت بیاید و از خود هنرمندان مالیات بگیرد.
رئیس انجمن هنرمندان مجسمهساز گفت: الان متأسفانه هنرمندان وضعیت تثبیتشدهای ندارند. بسیاری از رشتههای هنری هنوز بهعنوان شغل پذیرفته نشدهاند. اگر هنرمندان از حداقل شرایط معیشتی برخوردار باشند، کسی با مالیات گرفتن از آنها مشکلی ندارد. اما مسئله این است که با هنرمندان مثل اقشار عادی جامعه رفتار نمیشود و بسیاری از پیشکسوتان رشتههای هنری در خانههای اجارهای سکونت دارند.
وی افزود: وقتی میتوانیم از هنرمندان انتظار پرداخت مالیات داشته باشیم که آنها کار کنند. الان در حوزه هنرهای تجسمی، طرف قرارداد هنرمندان، سازمانها و نهادها هستند که آنها هم قراردادها را به هنرمند تحمیل میکنند و هنرمند در موضع ضعف است.
مجیدی در پایان گفت: ضمن تشکر از دولت برای حمایت از هنرمندان و حفظ قانون معافیت مالیاتی، باید بگویم، هنرمندان کثیر کشور، آنها که بدنه اصلی هنر کشورند، فضا را در جامعه تلطیف میکنند و درصدد ارتقای سطح کیفی جامعه هستند. امنیت مالی و شغلی آنها در بلندمدت برای کل جامعه مفید است.