تجسمی آنلاین، دانیال دادگستر: موریس کرنلس اشر Maurits Cornelis Escherمعروف به موریس اشر هنرمند گرافیک اهل هلند بود که آثار شگرفی از حکاکی روی چوب، چاپ سنگی و قلم زنی سایه روشن را خلق کرد که از محاسبات ریاضی الهام گرفتهاند.
آثار اولیه او از طبیعت الهام میگرفت، مطالعه حشرات، مناظر، و گیاهان مانند گلسنگها نظر اشر را به خود جلب میکرد، و او این عناصر را به عنوان جزئیات در آثار خود مورد استفاده قرار میداد. اولین اثر هنری او، در سال ۱۹۲۲ تکمیل شد که شامل سر انسانی است که به هشت ردیف تقسیم شدهاست. بعدها در حدود ۱۹۲۴، او اقدام به طراحی مناظر ارگانیک کرد و از ترسیمهای منظم و هندسی دست کشید. او به ایتالیا و اسپانیا سفر کرد و به طراحی ساختمانها و مناظر شهری از جمله معماری و کاشیکاریهای الحمرا و مسجد جامع قرطبه در کوردوبا پرداخت، و رفته رفته به ساختار ریاضی بیشتر علاقهمند شد.
او به خاطر آثار ملهم از ریاضی خود در جهان مشهور است. هنر اشر نزد دانشمندان و ریاضیدانان، و همچنین در میان مردم عادی به خوبی شناخته شدهاست. افزون بر اینکه آثار او در انواع مقالات فنی استفاده میشود، کارهایش بر روی جلد بسیاری از کتابها و آلبومها نقش بستهاست. او یکی از منابع الهام عمده داگلاس هافستادر در نگارش کتاب «گودل، اشر، باخ» در سال ۱۹۷۹ بود.
از مشهورترین آثار او «نسبیت»، «آبشار»، «دست با بازتاب کره» و «دستانی که نقاشی میکنند» هستند. موزه اشر در لاهه در بردارنده برخی از آثار اوست.
ویژگی کارهای او استفاده از اشکال و عملیات ریاضی است از جمله اشیاء غیرممکن، اکتشاف بینهایت، انعکاس، تقارن، ژرفانمایی، بریدن یا امتداد اضلاع و زوایای چندوجهیها، هندسه هذلولی، موزائیککاری و مانند آنها. اگر چه اشر را فاقد دانش ریاضی میدانند اما او با ریاضیدانانی چون جورج پولیا، راجر پنروز، و هارولد کوکستر تعامل داشت و مقالات ریاضی ایشان و همچنین نوشتههای بلورنگار معروف فردریش هاگ را میخواند و به این وسیله تحقیقات خود در مورد موزائیککاری را توسعه میداد.
این هنرمند میتوانست با نقاشیهای خود سازههایی ترسیم نماید که به نظر غیرممکن میرسیدند و به نوعی مفهوم بینهایت را تداعی میکردند. مفهوم دیگری که در نقاشیهای این گرافیست زیاد به چشم میخورد، مفهوم دگردیسی و تبدیل و تناسخ یک موجود به موجودی دیگر در زنجیرهای بیانتهاست.
موریس اشر در ۱۷ ژوئن ۱۸۹۸ در لیوواردن مرکز ایالت فریسلاند در بخش شمالی هلند پا به دنیا نهاد. او کوچکترین پسر جورج موریس مهندس عمران بود و موریس از همسر دوم پدرش به دنیا آمد. خانواده او در ۱۹۰۳ به آرنهم نقل مکان کردند و موریس دورهٔ دبستان و دبیرستان و بیشتر جوانیش را تا سال ۱۹۱۸ در آنجا گذراند. دوستان و خانواده موریس او را ماک (Mauk) صدا میکردند. او در دوران کودکی رنجور بود و از بیماریهایی رنج میبرد. در هفت سالگی در یک بیمارستان تخصصی بستری بود و نتوانست سال دوم دبستان را با موفقیت تمام کند. اگرچه نمرات درسی او بهطور کلی ضعیف بود اما در زمینه نقاشی دارای استعداد ویژهای بود و تا سیزده سالگی به نجاری و فراگیری پیانو میپرداخت و در دورههای کوتاهی به مطالعه معماری روی آورد.
وی از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۲ تحت نظر ساموئل جسورن د موسکویتا در هارلم هلند به تحصیل در رشتهٔ گرافیک پرداخت. اشر پس از پایان تحصیلاتش در این رشته، به دفعات بخصوص به ایتالیا مسافرت کرد و از ۱۹۲۳ تا ۱۹۳۵ در رم اقامت داشت. ظهور فاشیسم در این دوران، زندگی را در رم برای او بیشتر و بیشتر غیرقابل تحمل میساخت، بنابراین در ژوئیه ۱۹۳۵ به شاتوداوراکس در سوئیس رفت. از ماه مه تا ژوئن ۱۹۳۶، او آخرین سفر مطالعاتی خود را که از سواحل ایتالیا تا اسپانیا بود با کشتی اقیانوسپیما اجرا نمود. در این سفر از روی معرقهای کاخ الحمرا و مسجد جامع قرطبه در کوردوبا به کپیبرداری پرداخت. در ۱۹۳۷ به اوکل که نزدیک بروکسل بود رفت و در سال ۱۹۴۱ از آنجا به هلند برگشت تا در باژن اقامت گزیند. موریس اشر در ۱۹۷۰ به لارن در شمال هلند رفت و در ۲۷ مارس ۱۹۷۲ درگذشت.
در این فیلم گراهام نش در مورد اشر صحبت میکند و میگوید: من به او زنگ زدم و به او گفتم صبح بخیر آقای escher،من فقط میخواستم بدونیند که چه هنرمند فوق العادهای در نظر من هستید و تنها چیزی بود که میخواستم به شما بگم بعد او گفت: من هنرمند نیستم،من یک ریاضیدانم! موریس اشر با نام کامل موریس کرنلس اشر هنرمندی که از او آثار بی نظیری از حکاکی روی چوب و قلم زنی سایه روشن را با استفاده از علم اعداد و ریاضیات خلق کرده.او برای خلق آثارش از طبیعت الهام میگرفت . از ویژگی های کار او میتوان به نقاشی هایش که با آن سازه هایی خلق می کرد که قابل درک و غیر ممکن به نظر میرسیدند و به نوعی مفهوم بینهایت را تداعی میکردند. در آثار او مفاهیمی نظیر دگردیسی و تناسخ دیده میشود.