تجسمی آنلاین، شروینکندری: امیرشهاب رضویان در سال 1344 متولد شدهاست. بیش از چند دهه در عرصه هنر فعالیت کرده، وی علاوه بر نقاشی در حیطه کارگردانی، مستندسازی، طراحی پوستر فعالیت دارد. در 29 شهریور 1398 بررسی و نگاه هنرمند از سال 57 تا 67 در گالری کاما به نمایش در آمده. در این رویداد هنرمند وقایعی که در این ده سال پیش آمده از نگاه شخصی خود در قالب چند اثر هنری به تصویر درآورده است. اجرای آثار به گونهایی پیش رفته که روایتی همچون استیتمنت مجزا درکنار هر اثر نصب شده و این روایت خلاصهایی از رخداد در حال وقوع در هر تابلو را توضیح میدهد. به عبارتی استراتژی ذهنی هنرمند را به بیننده انتقال میدهد تا عمل درک کردن آثار بهتر صورت گیرد.
امیرشهاب رضویان در روز افتتاحیه در مقابل هر کار میایستد و همانند یک نقاشی قهوهخانهایی روایات تصویری را برای بازدیدکنندگان تعریف میکند. این تصاویر از ترکیب خطوط در یک فضای مارپیچ و مدور تشکیل شدهاند و هریک، خاطراتی تلخ و شیرین را بازگو میکنند. لحظاتی که به صورت یک دور تسلسل به نمایش درآمده، به نوعی بازنمایی دوران جنگ را از چند بُعد بصری و احساسی نشان میدهد. حال هوای روزهایی که خیلیها طعم آن را چشیدهاند و گاهی در قالب فیلم و داستان با عناوین متفاوتی مطرح شده است. در این رویداد، هنرمند سعی در بازآفرینی رخدادی دارد که در جوامع مختلف بارها و بارها به آن اشاره شده و با این دیدگاه قصد دارد، مخاطبان را با خود همسو و همقدم کند. امیر شهاب رضویان در این مجموعه با خطوط بازی کرده و فضای ذهنی خود را همچون یک سریال در تابلوهای متفاوت خلق کرده است. مقصود از نگاه سریالی بیشتر معطوف به ترکیب موجود در هر اثر بوده. عنصرهای بصری بکار برده شده صرفا نقطه، خط، سطح و ترکیب بندی است و هنرمند با تلفیق این عناصر دیدگاه شخصیاش را به تصویر درآورده.
خلق آثاری به دور از نورپردازی و پرسپکتیو با خود بههم ریختگی به بار میآورد و بیننده ارتباط بصری درستی با آثار برقرار نمیکند. به همراه نداشتن این دو عامل بصری مشکلاتی در پی دارد و برگزاری این مجموعه را در قالبی دیگر قرار میدهد. رخداد پیش آمده در واقع دارای کمی و کاستیهایی بوده که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد. در وهله نخست آنچه ذهنهارا به خود مشغول میکند، عنوان نمایشگاه نقاشی برای آثاری با ترکیبهای خطی متفاوت بوده. درواقع باید گفت در یک اثر نقاشی ترکیب خط و رنگ قابل دیدن خواهد بود و این آثار بیشتر شبیه به یک اتود اولیه بودهاند. روایتی بودن آثار، نقاشی محسوب نمیشود و نام تصویرسازی را به خود میگیرد. نامشخص بودن روند برگزاری نمایشگاه در نگاه مخاطب تردید بهوجود میآورد. اگر این رویداد نقاشی بوده آثار چرا در فضای تصویرسازی خلاصه شده است. علاوه بر روایتی بودن این مجموعه، کاراکترهای موجود در هر بوم و نحوهی اجرایی، اشاره به تصویرسازی کودک داشته و این روند کارشناسی و انتخاب آثار را زیر سوال میبرد.
در این نمایشگاه علاوه بر تصویرسازی، فیلم مستندی رونمایی شده که روند کاری این مجموعه را به نمایش میگذارد. مستندی از تلاشهای هنرمند در یک دهه کاری و جنگی، روایتی تصویری از آنچهکه زیرساخت فکری امیرشهاب رضویان برای اجرای آثار بوده است. بخش مستند این مجموعه از تابلوها قویتر پیشرفته، این خود عاملی بازدارنده در نگاه مخاطب به حساب میآید. درواقع آنچه که با ذهن مخاطب در تضاد است، بی توجهی هنرمند به اصول آکادمیک، بن مایههای اصلی هنرهای تجسمی بوده که خود باعث گنگی و گیج شدن مخاطب میشود.
وجود شرایط نامناسب و بیتوجهی به اصول اولیه، نابسمانیهایی به بار میآورد که پیشتر در نمایشگاههای متعددی رویت شدهاست. به عبارتی داشتن اطلاعات و علم دقیق از یک رشته هنری دلیل براین نیست که فرد توانایی کار کردن در دیگر زمینه های هنری را داشته، به این ترتیب آثار موجود در این نمایشگاه از علم دقیق هنر نقاشی جدا مانده و در این حیطه مردود هستند. اگر تصویرسازی هم نامگذاری شوند، باید گفت نحوه ارائه بسیار ضعیف بوده و روند کاری هنرمند از ایده تا اجرا زیر سوال خواهد رفت. این قبیل اتفاقات نگاه مخاطبین را به سمت نحوه کارشناسی توسط کارشناس هنری گالری جلب میکند و در نتیجه کمبودهای علمی و بصری آنها به نمایش در خواهدآمد.
نمایشگاه امیرشهاب رضویان ازتاریخ 29 شهریور1398 تا چهارشنبه 3 شهریور1398 در گالری کاما برگزارر شدهاست.