به گزارش تجسمی آنلاین،فرانز کلاین یکی از نقاشان مهم جنبش انتزاعی اکسپرسیونیسم دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ بود. کلاین در این جنبش به همراه نقاشانی چون جکسون پولاک، ویلم دکونینگ، رابرت مادرول و همچنین برخی هنرمندان دیگر شاخههای هنر مثل شاعران، رقصندگان و نوازندگان در گروه غیررسمی هنرمندان مدرسه نیویورک بودند.
فرانز کلاین نقاش آمریکایی در شهر پنسیلوانیا زاده شد. او را از نقاشان وابسته به جنبش هیجاننمایی انتزاعی در دهههای ۱۹۵۰–۱۹۴۰ میدانند.
کلاین همراه دیگر نقاشان سبک نقاشی کنشی جکسون پولاک ، ویلم دکونینگ ، رابرت مادرول و لی کرزنر و به همراه چند تن از شاعران و موسیقیدانان به عنوان گروهی غیررسمی درمکتب نیویورک شناخته شدهاند. اگرچه کلاین همانند دیگر نقاشان هم گروهش به دنبال ایجاد نو آوریهای مشابهی بود ولی سبک کاری متمایزی داشت و از سال ۱۹۵۰ به بعد از آثارش تمجید شدهاست.
کلاین در ویلکس-بار، پنسیلوانیا جامعه کوچک معدن زغال سنگ در شرق پنسیلوانیا زاده شد. وقتی هفت ساله بود پدر او دست به خود کشی زد. بعد از مدتی مادرش دوباره ازدواج کرد و کلاین را به کالج جرارد مدرسهای در پنسیلوانیا که مخصوص کودکان محروم از پدر بود فرستاد.
بعد از فارغالتحصیل شدن از مدرسه کلاین در بین سالهای ۱۹۳۵–۱۹۳۱ در دانشگاه بوستون به آموختن هنر پرداخت و سپس یکسالی را در انگلستان سپری کرد. او در مدرسه هنر لندن ثبت نام نمود و در آنجا بود که با همسر آینده خود الیزابت پارسون که یک بالرین انگلیسی بود آشنا شد. پارسون همراه با کلاین در سال ۱۹۳۸ به آمریکا بازگشت.
بعد از بازگشت به کشور کلاین به عنوان طراح، در یک فروشگاهی واقع در ایالت نیویورک کار کرد. او سپس در سال ۱۹۳۹ به به نیویورک سیتی نقل مکان نمود و در آنجا نزد نقاشی منظره نگار مدتی به کار مشغول شد و در همین دوران او تکنیکهای نقاشی خود را بسط داد و به عنوان نقاشی شاخص شناخت قابل توجهای را کسب کرد.
او همچنین در تعدادی از موسسههای هنری به تدریس پرداخت. از جمله در (به انگلیسی: Black mountain college)در الکساندر، شمال کارولینا، موسسه پرات در بروکلین. او در تابستانهای سالهای ۱۹۶۲–۱۹۵۰ به نقاشی در شهر پراوینستاون پرداخت. کلاین در سال ۱۹۶۲ بر اثر بیاری روماتیسم قلبی در گذشت.
آموزشهای هنری کلاین مترکز بر تصویرسازی سنتی و طراحی بود. در اواخر سالهای ۱۹۳۰ و اوایل سالهای ۱۹۴۰ او با سبک فیگوراتیو کار میکرد و نقاشیهای منظره میکشید، و سفارش نقاشی پرتره و نقاشی دیواری میپذیرفت. سبک خاص او را برای نخستین بار میتوان درمجموعه نقاشی دیواریهای «هات جاز» که برای یک بار در نیویورک کشیده بود دید. مجموعههایی که علاقه او را به تجزیه کردن فرمها به اشکال بدوی که با ضربات سریع قلم مو کار میشد نشان میدهد.
سبک شخصی که او دراین دوران کسب نمود همان استفاده از فرمهای ساده شده به سوی نقاشیهای انتزاعی تری بسط یافت. بسیاری از طرحهایی که او کشیده است بر اساس تصاویر لوکوموتیوهای شهری، تصاویر کامل مناظر و اشکال بزرگ مکانیکی انجمن معدن زغال سنگ شهر بومی خود پنسیلوانیا میباشد، این امر نه به دلیل شباهت به اشکال بلکه تنها به واسطهٔ عناوینی که او برای کارهایش برگزیده است برای بینندگان آشکار میشود.
کلاین تحت تأثیر صحنههای هنری معاصر آنزمان نیویورک به تدریج به سوی نقاشی انتزاعی محض پیش می ورد و سرانجام باز نمو دگرایی را رها میکند. از اواخر سالهای ۴۰ به بعد کلاین نقاشیهای فیگوراتیو خود را به اشکال و خطوطی که شبیه به کارهای کوبیسم است عمومیت میدهد.
او به عنوان یکی از مهمترین و حیرت انگیزترین هنرمندان سبک هیجاننمایی انتزاعی شناخته میشود. شرح شیوهٔ او برای منتقدین هنر سختتر از توصیف نقاشیهای دیگر هنرمندان هیجاننمایی انتزاعی است. مانند جکسون پولاک و ویلم دکونینگ او نیز به دلیل خودانگیختگی، شیوه عمیق و تمرکز بر چگونگی تجلی صربه قلم موها در استفاده از بوم نقاشی کنشی شناخته میشود.
در هر حال نقاشیهای او به طرز فریبندهای ظریف مینمایند. در حالیکه معمولاً نقاشیهای او تأثیری دراماتیک و خود انگیخته دارند او بیشتر با کمپوزیسیونهایش شناخته میشود. کلاین بیشتر نقاشیهای پیچیده خود را با تمرینهای زیادی کشیده است که معمولاً در صفحات پس مانده دفترچه تلفن خلق شدهاند. بر خلاف دیگر نقاشان هم سبکش نقاشیهای او چنان به نظر میرسند گویی در لحظهای از الهام آفریده شدهاند. به هر حال قبل از آنکه قلم موی نقاشی او بوم را لمس نماید هر کدام از نقاشیهایش نتیجه بررسیهای دراز مدت اوست.