به گزارش تجسمی آنلاین، رافائل سانزیو یکی از چهرههای هنری پیشتاز کلاسیک دوره اوج رنسانسِ ایتالیا به شمار میرود که بیشتر به خاطر نقاشیهایی که از مریم مقدس کشیده، شهرت دارد. وی به همراه میکلآنژ و لئوناردو داوینچی، سهگانه استادان بزرگ دوران خود را تشکیل میدهند.
رافائل بدون شک یکی از نام آورترین هنرمندان عصر رنسانس ایتالیا محسوب میشود. او نقاش، پیکره تراش و معماری برجسته بود که آثار با ارزشی را از خود به یادگار گذاشت. علت مشهور بودن وی، آثار اوست که بیشتر به دلیل نبوغ خاص او در به کارگیری ماهیت نور، سایه و همچنین عمق و بعد در نقاشی است. نام کامل او رافائل سانزیو است و در تاریخ هنر به رافائل سانزی نیز شهرت دارد.
رافائل سانزیو که بیشتر با اسم کوچکش رافائل شناخته میشود، نقاش و معمار ایتالیایی دوران اوج رنسانس است. او با آنکه به شدت تحت تاثیر لئوناردو داوینچی و میکل آنژ بود، سبک خاصی را پدید آورد که بیان آرمانهای هنر رنسانس پیشرفته را به روشنی بیان میکند.
او علاوه بر اینکه هر هنر دیگری را میآموزد به نیروی ابتکار و حکمت خود نیز میاندیشد؛ آنچه را که بهتر میتوانست به کار میبرد و جذب میکرد و گرایش کلاسیک روزگار خود را به قالب تبدیل میساخت.
او به طرز خستگی ناپذیری با روحیه هنر کلاسیک کار میکرد. گوته شاعر و منتقد پرآوازه آلمانی، درباره رافائل گفته است که او مجبور به تقلید از یونانیان نبود چرا که خود را مانند یونانیان احساس میکرد. او با همراهی میکل آنژ و لئوناردو داوینچی، سه گانه استادان بزرگ دوران خود را تشکیل داده است.
**زندگینامه
رافائل در ششم آوریل ۱۴۸۳ میلادی در شهر اوربینو متولد شد و تا دوران نوجوانی در همان جا ساکن بود. پدرش جیووانی سانزیو در بارگاه فدریگود مونتفلترو به عنوان نقاش کار میکرد. ذوق زیبایی شناسی پدر در کنار طبع شعری که داشت باعث شد تا تربیت رافائل از همان آغاز با هنر آذین بسته شود.
رافائل در دوران کودکی، اصول مقدماتی نقاشی را از پدر آموخت، اما عمر این آموزش چندان به طول نکشید و او بعد از آنکه مادرش ماجیا در ۱۴۹۱ میلادی درگذشت، پدرش را نیز ۳ سال بعد از دست داد و بدین شکل سرپرستی اش از ۱۱ سالگی به عمویش بارتلولومئو سپرده شد.
بعد از مرگ پدر با حمایتهای عمویش به شهر پروجیا در نزدیکی محل سکونتش مسافرت کرد و با پیتروپروجینو آشنا شد. پروجینو از نقاشان مشهور و نامی آن روزگار بود که در واتیکان خدمت میکرد. به مدت ۱۰ سال، رافائل اصول استفاده از ماهیت نور و سایه و همین طور عمق و پرسپکتیو را از پروجینو آموخت. نبوغ هنری او و ممارست در یادگیری فن نقاشی، وی را از استادش نیز به پیش انداخت.
نخستین سفارش حرفهای اش را در زمانی که تنها ۲۰ سال داشت از کلیسای سنت نیکلاس گرفت. تکمیل این اثر با نام ازدواج ویرجین یکسال به طول انجامید. متاسفانه این نقاشی در زلزله ۱۷۸۹ میلادی صدمه دید. در این نقاشی میتوان مهارت رافائل را در به کارگیری پرسپکتیو در جهت پویایی کل اثر مشاهده کرد.
رافائل سانزیو؛ خالق نقاشیهای زنده بر بومرافائل در ۱۵۰۴ میلادی به فلورانس نقل مکان کرد. این شهر در آن زمان محل تجمع بسیاری از مشهورترین هنرمندان دوران نوزایی هنر بود. او ابتدا شاگرد میکل آنژ شد و توانست تحت نظارت وی به پیچیدگیها و رموز آناتومی بدن انسان پی ببرد.
رافائل، سپس سالهایی را در کنار لئوناردو داوینچی گذراند. این استاد بزرگ به شاگرد جوانش علم و فیزیک سایه روشن را به بهترین شکل آموخت. آشنایی او با فرابارتو لومئو خالق اثر خانواده مقدس نیز سبب ارتقای دانش هنری اش شد. اقامت در فلورانس، رافائل را در بطن پویای جریانات هنری آن زمان قرار داد و دیری نپایید که خود توانست به یکی از شاهرگهای این جریان بدل شود.
رافائل در کنار داوینچی و میکل آنژ سهگانه استادان بزرگ دوران خود را تشکیل میدادند.
**رافائل به گواه آثار و نقاشیها
دلیل مشهور شدن رافائل بیشتر به خاطر خلق مجموعه آثاری با عنوان مدونا است. او نخستین نقاشی بود که توانست چهره حضرت مریم (س) را در نقش زنی زمینی، دوست داشتنی و دلسوز انسانها به تصویر بکشد.
تصاویری که تا پیش از او به موضوع حضرت مریم (س) پرداخته بودند از ایشان تصویری فرازمینی، فرشته گونه و به دور از ماهیت انسانی را به مخاطب عرضه میکردند. مشهورترین اثر رافائل در مجموعه مدونا تابلوی مدونای گلد فینچ است که در ۱۵۰۶ میلادی خلق شد و تصویری مهربان و انسانی از حضرت مریم (س) را به نمایش میگذارد.
او پرتره درباری را در ۱۵۱۵ میلادی نقاشی کرد و علاقه زیادی را به پرترهنگاری نشان میداد او پرترههای مشهور بیندوآلتوویتی، بالداساری کاستیلیونه و لادنا ولاتا را به تصویر کشیدهاست.
رافائل سانزیو هنرمند کلاسیکی بود که اعتقاد داشت که انسان در اخلاق و دیانت میتواند به حد کمال برسد، او تابلوهایی را نیز با استفاده از روغن بر روی چوب کشید. وی روی آثار لئوناردو، مایکل آنجلو و فرابارت دنیئو مطالعه کرد و سایه روشن، آناتومی و ایجاد هیجان در بیننده، را از آنها آموخت.
رافائل از جمله نوابغ نقاشان دوره رنسانس به شمار میرود و بزرگترین طراح دوره رنسانس است بهطوریکه تا ۱۹۰۰ میلادی نقاشان را تحت تأثیر خود قرار دادهبود.
او مردم را وادار کرد که وقتی به نقاشیهایش نگاه میکنند به فکر هویت وجودی خویش بیفتند. رافائل احساسات واقعگرایانه را وارد کار نقاشیاش کرد و دید مردم را به هنر تغییر داد. رافائل زندگی را میکشید. او نقاشی است که پرترهها را با کوچکترین جزئیاتش به روی صفحه میآورد.
او شیوه فکری مردم را نسبت به مریم مقدس تغییر داد و به کشیدن موضوعات احساسی میپرداخت و بدین گونه دنیای هنر را دچار تحول کرد بهطوریکه اگر یک بررسی جامع بر روی آثار هنری رافائل داشته باشیم، نشانههایی را از هارمونی و روشنبینی واقعگرایانه در آثارش میبینیم.
رافائل نگاهی به سبک معماری روم باستان در نقاشی ساختمانها داشت. موضوعاتی را انتخاب میکرد که به روزگار باستان مانند زمان افلاطون و سقراط بازمیگشت. چهرههای کشیدهشده در تابلوهای او عضلانی، خیالی و پر از احساس و حرکات اشارهکننده بودند که در کنار حقیقتگرایی به چشم میخورد.
او در مدت زندگی کوتاه خود دوره کاملی از نوع دوستی ایتالیایی را بهصورت خلاصه و منسجم بیان کرد، بسیاری از مورخان هنر بر این اعتقاد هستند که آثار او فقدان آن نیروی پویایی آثار لئوناردو یا میکل آنجلو است، اما به هر حال با وجود اینکه به اندازه آنجلو و لئوناردو زندگی نکرد، اما در تمام اوقات همرده آنها و در زمرهٔ یکی از بزرگترین نقاشان جهان جای گرفت.
مصائب مسیح در مسیر گلگتا، نام اثری است در ژانر هنر دینی از رافائل در حوالی ۱۵۱۶ میلادی که آخرین ساعات زندگی عیسی مسیح را به تصویر کشیدهاست. این اثر اکنون در مالکیت موزه دل پرادو قرار دارد.
**رافائل و حضور در واتیکان
رافائل در اوج دوران درخشش و محبوبیت خود و مصادف با ۱۵۰۸ میلای به دعوت پاپ جولیوس دوم به واتیکان فرا خوانده شد. این دعوت برای رافائل ۲۵ ساله یک فرصت محسوب میشد و در مدت زمانی که در واتیکان بود، توانست به خوبی از آن استفاده کند.
رافائل انسانی محجوب، نیک سیرت و احساساتی بود و تمام این خصائل در کنار مهارت شگفت انگیزش در خلق نقاشی، وی را به چهرهای محبوب و دوست داشتنی در دستگاه کلیسا تبدیل ساخت.
مجموعه آثاری که از وی در بناهای واتیکان به جامانده شامل دیوارنگارهای مشتمل بر داستانهای انجیل، قانون و عدالت الهی، فلسفه و ادبیات است. با درگذشت پاپ در۱۵۱۳ میلادی پاپ لئو دهم یکی از اعضای خاندان مدیچی به رهبری رسید.
علاقه پاپ جدید به هنر نقاشی باعث شد تا حمایت کلیسا از رافائل نقاش بیش از پیش شود. او در این مدت به چهره نگاری برخی از کاردینالها و همچنین طراحی برخی فضاهای داخلی ساختمانهای واتیکان پرداخت.
پاپ ژولیوس دوم اثر رافائل
**رافائل و فرجام زودهنگام
زندگی هر مخلوقی پایانی دارد و برای رافائل این پایان خیلی زود فرا رسید. او هیچ گاه ازدواج نکرد و تمام لحظات عمرش را در خلق آثار هنری سپری کرد. رافائل در جمعه پاک مصادف با جشن تولد ۳۷ سالگی اش دیده از جهان فرو بست.
منتقدان و کارشناسان هنری بر زنده بودن طبیعت و فیگورهای نقش شده در آثار وی اتفاق نظر دارند و این همان ویژگی هنر اوست: دمیدن روح در رنگ، نور، سایه و خلق نقاشیهای زنده بر بوم.