تجسمیآنلاین: شروینکندری: منوچهرمعتبر متولد 1315 در شیراز است. نقاشی را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحصیل کرد. سه دوره طراحی را در انجمن هنرجویان نیویورک و دوره فوق لیسانس در آموزش هنر را در دانشگاه ایندیانا سپری کرد. سپس به ایران بازگشت و در دانشگاههای هنر ایران و مراکز هنر تجسمی طراحی و نقاشی تدریس کرد. او در سال ۱۳۷۴ برنده دیپلم افتخار از نمایشگاه نقاشان معاصر جهان شد.
در رویداد پیش رو جدیدترین آثار معتبر همراه با رونمایی کتاب خودنگاره های منوچهر معتبر که متشکل از عکس آثار و بیوگرافی او و تعدادی چاپ گرفته شده به روش سیلک از نقاشی های هنرمند، توسط مسعود جَزَنی و حسین اتریشی انجام شده که برداشت های فکری هنرمند را در چند بعد معنایی و بصری تعبیر می کند. این امر مخاطب را به رخدادهای پیش آمده درون هنرمند خواهد کشاند تا آنچه فرای تصورات فکری بوده را درک و به چشم ببیند.
در وهله نخست وقتی مخاطب به خودنگارههای منوچهر معتبر نگاه میکند پرترهایی میبیند که در میان سطوح و خطوط قرار گرفته و با آنها عجین شده است. در نگاهی عمیقتر، شاهد حضور خطوطی است که بسیار سریع و برای نمایش حرکت و هیجان در سطوح تیره و فضای خلوت مقوا کشیده، در بعضی از آثار هم خطوط به عنوان قاب یا چهارچوبی برای تاکید بیشتر و سه بعدی کردن فضا حضور پیدا کرده است.
موردی که به عنوان تکرار در بسیاری از خودنگارهها نمایان شده، خیره نگاه کردن نقاش (نگاهی نافذ) است که پس از چهار دهه هنوز هم ابهامی را با خود به همراه دارد؛ ابهامی که بیننده را هم به چالش میکشد.
هنرمند با استفاده از خطوط تعریف شدهی شخصی اش و آنچه که در رنگهای خاکستری جستجو میکند نوعی انزوا و تنهایی همچنین در مواردی نگاه مخاطب را به مرگ نزدیک میکند. مرگی که در نوستالژی، در ناخودآگاه هنرمند هک شده و پس از سالها خود را بیرون ریخته و به نمایش میگذارد. شباهتی که در بیشتر آثار منوچهر معتبر وجود دارد، محدود بودن رنگهاست. رنگهایی که بیشتر به خاکستری گرایش دارند و در کنار این رنگهای سیاه و خاکستری گاهی قرمز و سبز و نارنجی هم به آنها اضافه میکند.
با دید عمیقتر به آثارش نگاه شود و با توجه به اینکه یکی از مقاصد خودنگاره برداشتن نقاب از چهره واقعی است، باید گفت که معتبر قصد بر بیان مطلبی دارد که هدفش از این همه تکرار کردن (نوعی نگاه خیره و مبهم یا ابژکتیو) درگیر کردن و جلب همراهی مخاطب (سوبژکتیو) است.
شیوه حضور معتبر در خودنگارههایش اگرچه کاملا ناخودآگاه و برآمده از تجربیات و دریافتهای این هنرمند است، اما در عین حال نارسیسیم را از لایههای زیرین ذهن وی به نمایش میگذارد. «تلقی وجود نارسیسیم در آثارم برداشت جالبی است که هرگز به آن نیندیشیده و از این منظر به خودنگارههایم نگاه نکرده بودم.»
بهرمندی خودنگارههای معتبر از چهره و شمایل وی بدون هیچ نشانهای از رخ داد خارج از متن یا اشارهای به چیزی جز خود او یا جزئیات پیرامونش، اثباتی است بر نارسیسیم در ناخودآگاه منوچهر معتبر. او عامدانه خود را آنچنان که هست در آثارش به نمایش گذاشته و از اعوجاج یا بزرگنمایی چهرهاش در خودنگارهها پرهیز میکند.
معتبر به عنوان یک هنرمند نقاش بیش از هر چیز کوشیده، از کند و کاو دنیای درون به کشف دنیای پیرامون برسد و پوچی جهانش را تفسیر کند. برای او ترسیم خودنگارهها نوعی تجربه حس ابزورداست که از ضمیر ناخودآگاه در خطوط، سطوح و فرمها و نگاه خودنگارههایش تجسم مییابد.
خطوط پیرامون پرترههای منوچهر معتبر نوعی قاب را تداعی میکند که مخاطب را در حصار نگاه و اندیشه نقاش نگاه میدارد و توجه او را به آنچه مد نظر هنرمند است، جلب خواهدکرد. این رویکرد در مجموعه خودنگارههای او تدوام یافته و فرصت کشف و شهود را برای بیننده فراهم میکند.
فروید بر این عقیده است که بین ناخودآگاه و خودآگاه، لایهایی به نام نیمه خودآگاه وجود دارد و گویی معتبر تا حدی به فضای نیمه خودآگاه یا همان فضایی که رابط بین ناخودآگاه و خودآگاه خطاب میشود، دست پیدا کرده اما همچنان در پی دسترسی به لایههای ناخودآگاه خویش بوده که این مضمون بیش از هر چیز در نگاه مبهم و مرموز پرترههایش قابل ردیابی است. به عبارتی معتبر کوشیده، از لایههای زیرین ذهنش که همان ناخودآگاه اوست به واسطه نیمه خودآگاه پرده بردارد و آن را در معرض دید مخاطبش قرار دهد.
شایان ذکر است آنچه از خودنگارههای منوچهر معتبر در طی سالیان متمادی دریافت میشود، نتیجه اندیشهای خودآگاه و جهتمند نبوده بلکه همچون آوایی بداهه، هستی و هویت خود را از تغییر نگاه هنرمند وام گرفته و تشخص یافته است.
ناخواد آگاه هنرمند به مرور به آگاهی راه گشوده و با جسارتی هنرمندانه بیواسطه در آثارش نمود یافته است. تصاویری که معتبر خلق کرده، بخصوص خودنگارههای او نوعی گروهبندی روحی با ویژگیهای منحصر به فرد را نمایش میدهد. به عبارتی این آثار دارای نیروی روانی خاصی است که از هر اثر به اثر بعدی قدرت و شفافیت بیشتری پیدا میکند. در آثار این هنرمند آنچه متحرک قلمداد میشود فقط از نوع ساختار نیست بلکه تحریکهای عصبی را نیز شامل خواهدشد و فرایندهای روانی وی را به نمایش میگذارد.
هنرمند به صورت ناخواسته یا خودخواسته به فرایند روانی ناخودآگاه خود دست پیدا کرده و این امر به صورت غریزی در آثارش نقش ایفا میکند. به عبارت دیگر اگر جسم احساس آزادی و رهایی کند، ناخودآگاه خود را به نمایش میگذارد. البته در این خصوص تفاوت و تناقضهایی در آثار معتبر وجود دارد، ولی با نگاهی دقیقتر در طول زمان آزادی جسم بیشتر حس میشود. خودنگارههای معتبر نشانگر قلمرو وسیع ناخودآگاه است که چگونه در درون خود قلمرو کوچک آگاهی را جای داده و از جهان درونی هنرمند سخن میگوید. همچنان که در واقعیت و دنیای برون حتی ارتباط اندامهای حسی، برگرفته از رویا و فعالیتهای فکری ناخودآگاه است، آثار معتبر نیز از دنیای درون و رویا خبر میدهد که بدون نقاب در مقابل دیدگان قرار گرفته و محصول ارتباط بین رویا و واقعیت و نیروی برآمده از اعماق ذهن هنرمند خواهدبود.
نتایج بدست آمده از خودنگارههای معتبر بر این تلاش صحه میگذارد که او ادراکاتش را به واسطه اندامهای حسی به تجسم درآورده و به نمایش گذاشته. این فرایند، نه چندان آگاهانه به منصه ظهور در میآید و به نوعی میتوان گفت هنرمند نه عامل، بلکه خود بخشی از آن است.
منوچهر معتبر در آثار خود مسائل و مشکلات و اتفاقات جامعه را کنار نمیگذارد بلکه به نوعی آنچه با اندام های حسی درک کرده را به واسطه طرح، سطح ، بافت و رنگ و نور در خودنگارههای خود به نمایش میگذارد.
به طور کلی واقعیت روانی شکل خاصی از هستی است که نباید با واقعیت مادی خلط شود و این همان چیزی است که هنرمند کوشیده که به آن دست یابد. این رخداد که کاملا غیر ارادی است، با گذشت زمان نه تنها برای مخاطب پیگیر و منتقد اسباب شگفتی را فراهم میکند بلکه برای هنرمند نیز غافلدر نقاشیهای منوچهر معتبر؛ گویی خطوط، رمز ورود به دنیای این نقاشیها محسوب میشود. دنیایی که هم ساده بوده و هم راز آمیز. از ویژگیهای مهم آثار منوچهر معتبر برقراری گونهایی هم ارزی میان امر اجتماعی و امر شخصی است.
در کارهای معتبر همانند دیگر هنرمندان اکسپرسیونیستی رخدادهای سیاسی، اجتماعی و هر گونه تغییر دیگر در جامعه مشهود است. کشاکش مدام که میان سطوح سیاه و خاکستری و خطوط نقاشی در جریان بوده و گاهی در تصاویر خطوط و سطوح باهم یکی میشوند. همگرایی خطوط و سطوح نشان از این دارد که گویی سطوح نماد وقایع اجتماعی هستند و خطوط ردّ و نشان شخصی هنرمند را به نمایش میگذارند و هر از گاهی نمایش جدال این دو باهم، تجربهی زیست وی خواهد بود. خطهای سریع کارهای معتبر دارای دو هدف بوده، یکی ایجاد جنبش برای شکستن سکوت موجود در آثار و دوم نوعی قاب و چهارچوب درون اثر برای نقاشی. معتبر با کشیدن این خطوط گویی قصد دارد فضای دو بعدی را به صورت سه بعدی به نمایش بگذارد.
او در هر زمان با توجه به شرایطی حاکم اتفاقات جامعه اعم از درد، رنج، غربت، انزوا و تنهایی را درآثار خود به نمایش میگذارد. (درتمامی آثارش، خصوصاً خودنگاره هایش) میتوان گفت معتبر ازتصویرگرانی است:که بین خاطره بازی ونوستالژی درنوسان است.