تجسمی آنلاین، شروینکندری: مُقیم عنوان نمایشگاهیست که بازههای متفاوتی از مسائل پیشآمده در سازه تخریبگر اجتماع را به نمایش درمیآورد. این تخریب باخود مجموعهایی از تفاوتها و تناقضها را به همراه دارد. رخداد به نمایش در آمده از دیدگاه پگاه رجامند واسطهایست بین دنیای واقعی و ساختگی توسط بشر، توجه بیش از حد هنرمند به شرایط جامعه اش شروع یک نوسان تاثیر گذار در ذهن مخاطب را نشان میدهد.
پگاه رجامند آنچهکه فاجعه به بار میآورد را به تصویر کشیده و بر این باوراست که آثار او در ناخودآگاه بازدیدکنندگانش به گونهایی آغاز یک بیداریست. هنرمند سعی دارد انزوا و تنهایی را در این حجم از سازه های در هم فرورفته به نمایش گذارد. نمایشی گاه فرجام و گاه نافرجام که در کل مبحث تردید برای حضور داشتن و یا نداشتن افراد را به میان خواهدآورد. نکته قابل توجه آنست که این نمایشگاه مخاطب را درگیر اندیشیدن میکند. با توجه به جملهی معروف دکارت "من میاندیشم پس من هستم" به مخاطبانش یادآوری میکند که در این مجموعه حضور دارند و بخشی از آن هستند. این امر به مخاطب برای درک بهتر آثار و کشف پیامدهای ازپیش تعیین شده در مجموعه یاری میرساند.
در استیتمنت این نمایشگاه که به قلم خود هنرمند نوشته شده، آمدهاست: دشتها و کوهها را رها کردیم، دیوار و سقف و حصار ساختیم؛ تا خود را مصون، تنها و جدا سازیم. ما به آنجایی که از آن آمده بودیم، حس تعلق نداشتیم و شروع کردیم به ساختن طیف گستردهایی از بناها برای اقامت خود.
ساختن این سازهها و اقامت ما در آنها نشان از ترک خودمان( آنچه بودیم) نیست؟روزی نخواهد رسید که ما این بناها را برای ساختن بناهای دیگر ترک کنیم؟ ما خود را ترک میکنیم؛ همانطورکه دیگرگونهها و جایی را که در آن سکونت داشتیم. کیفیت مجموعه پیشرو حاصل نگاه و احساس من در سال اخیر به ترک شدن و تنهایی و همچنین تلاش برای نفوذ و آشکار ساختن این مفاهیم از طریق به تصویر کشیدن فضای سحرآمیز و گشودن زیبایی و حجم رعبانگیز مستتر در فضاها و بناهای متروک و صنعتی است.
هنرمند با گسترهی دیدش، آنچه از نظرها پنهان مانده را نمایان میکند و در تلاش است تا مخاطب را برای باور این حجم از خرابی با خود همسو و همقدم کند.
رویدادی سرشار از پدیدههای سوال برانگیز، مخاطبهایش را در چند بُعد دیداری متوجه رخدادهای مثبت و منفی موجود در نمایشگاه خواهدکرد. در وهله نخست مخاطب با تابلوهایی از سازههای ساخت دست بشر مواجه میشود. هنرمند نگاه بازدید کنندگان را به چند سمت که از پیش تعیین شده، هدایت میکند. در واقع آنچه قابل نقد و بررسی است هجوم این حجم از ساختههای بشر بوده که به مراتب تبعات ناخوشایندی را با خود در پی خواهدداشت.
هنگامیکه مخاطب با آثار مواجه میشود، متوجه نگاه اعتراضی و اکسپرسیونیستی پگاه رجامند خواهدشد. نگاهی که بار معنایی آن دنبال رو ساخت و سازهای نادرست در جوامع مختلف بوده. هنرمند شرایط نابسامانی را به نمایش میگذارد که زیر ساخت های اجتماع را شامل میشود. این مجموعه به نوعی حس تنهایی و انزوا را به بیننده اِلقا میکند. احساس پیشآمده با استفاده از خاکستریهای بکارگرفتهشده دوچندان میشود. هنرمند با دیدگاهی نوین و بهرهمندشدن از اِلمانهای بصری، محتوای فکریاش را به تصویر کشیدهاست. در آثار عوامل بصری به گونهایی نقش ایفا میکنند تا مخاطب متوجه تکرار و فضای مه آلود زمانی در جامعه کنونی شود. برای درک بهتر آثار باید به علامتهای بصری که همچون پازل هر کدام کامل کنندهی عنصر دیگر است، با دقت بیشتری نگاه کرد.
وجود فضای ریتمیک خصوصا در خطوط افقی، عمودی و مورب یک نوع هم قافیه بودن، فضای شاعرانگی را بهنمایش میگذارد. باتوجه به رنگها و کنتراست کم، همچنین فضای وهم انگیز در بعضی تابلوها هم قافیه بودن عناصر که نماد تعادل بصری بوده از بین میرود و جای خود را به ناهمگونی و متوازن نبودن در ترکیب بندی خواهد داد. آنچه که در آثار به وضوح دیدهمیشود، حضور هیجانات درونی هنرمند است که نشات گرفته از شرایط حاکم بر جامعه بوده و در خطوط، تیرگی و روشنی، همچنین ضرب قلمها معنا پیدا میکند.
این رویداد شرایط زندگی را به صورت لغزان نشان میدهد که پایه و اساس آن سُست بوده و زندگی شخصی افراد را مورد حمله قرار میدهد تا به نابودی کشاند. نمایشگاه مُقیم مزایا و معایبی قابل دید با خود به همراه دارد. از مهمترین مزیتهای این نمایشگاه توجه هنرمند به ساختار شکنی و سازههای بشریت بوده که فضارا از بکر بودن خارج میکند. جنبه های بصری و روش اجرایی به گونهایست که صحبت از تلاشهای هنرمند برای منحصر به فرد شدن مجموعهاش میکند. اکثر آثار از تلفیق آب، باد و سازههای تخریب کننده تشکیل شدهاند، نقاش به صورت مجزا به هر یک از این عناصر پرداخته و سعی دارد فضاهارا باهم ادغام کند. عنصر چهارمی نیز وجود دارد که در دیدن آثار بی تاثیر نبوده، به تعریفی دیگر وجود انعکاس مخاطب و نمایشگاه که ببننده با آن مواجه میشود، به نحوی نمایانگر آنست که مخاطب خود بخشی از اثر محسوب میشود. این دیدگاه تلفیقی هم جالب بوده هم پیامدهای دیداری نادرستی با خود در پی دارد.
رویداد "مُقیم" معایبی با خود داشته که بدون شک مورد توجه و نقد بازدیدکنندگانش واقع شدهاست. مهمترین عاملی که دید مخاطب را با مشکل روبرو میسازد، نحوه ارائه و استفاده از شیشه هایی بر روی آثار بوده که عمل رفله شدن اجسام و نورها در آن صورت میگیرد، به این ترتیب مخاطب تسلط کامل بر نمایشگاه ندارد. از دیگر مسائل قابل بررسی وجود نقاط ضعف در اصول اولیه طراحی آثار بوده که در مواردی کاملا مشهود است و همچنین نداشتن توجه به طیف های خاکستری باعث شده آثار از کیفیت بصری پایین تری برخوردار باشند. درواقع طیف خاکستری در سه حالت خلاصه شده است تیره، متوسط و روشن که دید نامناسب هنرمند را نشان میدهد و رنگهای بکاربرده شده به خوبی دیده نمیشود.
سوژه اصلی که سازه ها بوده از فضا جدا شدهاست و عناصر باهم به درستی ترکیب نشدهاند. وزش باد و فضای پس زمینه دارای ارزش بصری یکنواختی هستند که چشم از دیدن آنها خسته میشود. استفاده نادرست و نابجا از خطوط، نگاه مخاطب را از تصویر به بیرون پرتاب میکند، همچنین لکه های موجود در قسمت پایین تابلوها صرفا فضا را شلوغ کرده و جنبه بصری خاصی بوجود نیاوردهاست.
از دیگر مباحثی که باعث خستگی نگاه مخاطبان میشود نمایش سوژه اصلی از نمای روبرو بوده، این اتفاق یک فضای تکراری را رقم زدهاست. در این مجموعه به درستی از علم پرسپکتیو استفاده نشده به طوریکه قرار نگرفتن بعضی آثار در فضای پرسپکتیوی صحیح ضعفهای موجود در زیر ساختهای طراحی آثار را به نمایش میگذارد. کنتراست آثار پایین بوده و تضاد بصری و تیرگی و روشنی در نقاشی ها به خوبی قابل دیدن نیست، این خود از دیگر عواملی است که فضای کار را به یک ترکیب یکنواخت تبدیل میکند.
نمایشگاه مُقیم در تاریخ15شهریور1398 در گالری اُ به آدرس تهران، خیابان سنایی، خیابان شاهین( خدری )، پلاک18 برگزار شده و تا تاریخ 26 شهریور 1398 ادامه دارد.